همانطور که در بخش اول این مقاله دیدیم، نیل پاتل، نکات و درسهای بسیار کاربردیای را در زمینه سئو و بازاریابی دیجیتال مطرح میکند که از پس سالها تجربه به آنها رسیده است. در این قسمت، بخش دوم این نکات را از زبان خود او خواهیم خواند.
درس شانزدهم: سرعت همه چیز است!
هرچه سرور شما سریعتر و وب سایتتان بهینهتر باشد، ترافیک بیشتری خواهید داشت. سالها قبل، برای سایت یکی از دوستانم، چند سرور پر سرعت اضافه کردیم. بعد از چند ماه، ترافیک سئو سایت تا ۲۰ درصد بالاتر رفت.
سرعت، بخشی از الگوریتمهای گوگل است، پس سایتتان را هم برای وب و هم برای موبایل بهینه کنید.
درس هفدهم: کیفیت مهمتر از کمّیت
سئو در واقع جنگ برای کیفیت بهتر است نه کمّیت. دیگر اهمیت ندارد چه تعداد محتوا دارید و چند کلمه در هر صفحه قرار دادهاید. حالا بیلیونها بلاگ در صفحه وب هست که گوگل بهترینهای آنها را برای نشان دادن در صفحه اول نتایج جستجو انتخاب میکند.
روی نوشتن محتواهای با کیفیت تمرکز کنید. کمتر مطلب بگذارید اما محتواهای خوب بسازید.
درس هجدهم: ابزارها بهتر از بازاریابی محتوا عمل میکنند
من قبلاً تمام تمرکز و انرژی خودم را صرف بازاریابی محتوایی میکردم. چون نیاز به بک لینک و ترافیک سئو داشتم. اما به مرور زمان متوجه شدم یک ابزار ساخته شده برای اینکار، بسیار طبیعیتر و بهتر میتواند لینک بسازد و ترافیک ایجاد کند.
اگر امکانات یا منابع کافی برای ساخت یک ابزار سفارشی را ندارید میتوانید با هزینه اندکی از ابزارها و پلاگینهای موجود استفاده کنید. وب سایت codecanyon تقریباً برای هر حوزه کسب و کاری، پیشنهاد مناسبی دارد.
درس نوزدهم: فقط به سئو بسنده نکنید
اوایلی که وارد این فضا شده بودم، فقط و فقط به سئو فکر میکردم. برای من بهترین کانال بازاریابی، همین بود چون به من این امکان را میداد که با شرکتهای بزرگ هم وارد رقابت شوم. حتی همین الان هم سئو را بیش از هر روش دیگری میپسندم.
اما این باعث نشده که به سراغ سایر متدهای مارکتینگی نروم. ببینید، سالها پیش شما میتوانستید یک کسب و کار را تنها از طریق یکی از کانالهای بازاریابی به جایی برسانید. کاری که Yelp تنها از طریق سئو انجام داد. یا Dropbox از طریق شبکههای اجتماعی و فیسبوک با ایمیلهای دعوت از کاربران. ولی آن روزها به پایان رسیدهاند…
دیگر نمیشود یک بیزینس را فقط از یک کانال مارکتینگی به بازار برسانید. همانقدر که باید روی سئو تمرکز کنید، باید برای تبلیغات پولی، بازاریابی شبکههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ، پوش نوتیفیکیشنها و هر کانال موثر دیگری هم وقت بگذارید.
درس بیستم: مردم عاشق لینک شدن به دادهها هستند
اگر بتوانید برای گردآوری دادههای با ارزش و اختصاصی، هزینه کنید و زمان بگذارید، نتیجهاش را خواهید دید. اینکه برای کاربر ارزش قائل بشوید و درباره موضوعات تخصصی خود آمار و اطلاعات دقیق و به روز به او بدهید، در طولانی مدت باعث میشود بک لینکهای بسیار خوبی به شما داده شود.
درس بیست و یکم: اینفوگرافیک را فراموش نکنید
یکی از استراتژیهای سئو مورد علاقه من، که هنوزم به خوبی جواب میدهد، اینفوگرافیکها هستند. در بلاگ نیل پاتل تا امروز بسیاری از آنها را استفاده کردهام. در بازه بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۱۰۱۲، ۴۷ اینفوگرافیکی که در سایتم منتشر کردم، ۲.۵۱۲.۵۹۶ بازدید کننده و ۴۱.۱۴۲ بک لینک از ۳.۷۴۱ دامنه غیر تکراری برای سایتم ایجاد شده است. همچنین این اینفوگرافیکها تا به حال ۴۱.۳۵۹ بار توییت و ۲۰.۸۵۹ بار لایک شدهاند.
اگر در حال حاضر نمیتوانید هزینه استخدام یک طراح گرافیک را بدهید تا برایتان اینفوگرافیک طراحی کند، میتوانید از پلتفرمهای آنلاینی مانند کانوا یا اینفوگرام استفاده کنید.
درس بیست و دوم: گوگل محتواهای تکراری را پنالتی نمیکند
قرار نیست دهها محتوای تکراری و مشابه هم در وب سایتتان منتشر کنید. چون تجربه کاربری خوبی ایجاد نخواهد کرد. اما بدانید که گوگل مشکلی با این قضیه ندارد و شما را پنالتی نخواهد کرد.
البته ممکن است محتواهای تکراری رتبه خوبی هم کسب نکنند. پس اگر وقت میگذارید و محتوایی تولید میکنید، چه بهتر که اول روی وب سایت خود آن را منتشر کنید و بعد به سراغ پلتفرمهای دیگر مانند فیسبوک یا لینکدین بروید.
هیچ مشکلی ندارد که تمام مطلبی که روی سایت منتشر کردهاید را عیناً در کانالهای سوشال خود هم کپی کنید. این کار باعث رشد برندینگ شما میشود. علاوه بر این، محتوایتان قبلاً روی سایت شما ایندکس شده است. پس گوگل اول به سراغ سایت شما میآید.
پس نگران دوباره-پست کردن محتواهایتان در سایتهای دیگر نباشید. هرچه محتوایتان بیشتر دیده شود، برای برندینگ شما بهتر است.
درس بیست و سوم: دوباره چرخ را اختراع نکنید!
من قبلاً ساعتها وقت میگذاشتم تا کلمات کلیدی مناسب را لیست کنم و شروع کنم به سئو کردن و رتبه گرفتن در صفحه نتایج جستجوی آنها. اما بعداً متوجه شدم راه بسیار راحتتری هم هست.
کافیست به سایت Ubersuggest بروید، آدرس وبسایت رقیب خود را وارد کنید و لیستی از کلمات کلیدیهایی را بیابید که میتوانند نقطه شروع خوبی برای شما باشند.
درس بیست و چهارم: برای دامنه سایت خود یک اسم عمومی انتخاب نکنید
یادتان هست در درس یازدهم چه نکتهای را درباره برندینگ و تاثیر آن روی سئو گفتیم؟ بعد از کشف این نکته تصمیم گرفتم دامنههایی را بخرم که دقیقاً شامل کلمه کلیدی مورد نظرم هستند. با اینکار بدون هیچ زحمتی، سایت در بسیاری از کلمات کلیدی و جستجوهای مرتبط دیده خواهد شد.
البته یک مشکلی هم هست. ممکن است با وجود رتبه بالا، تعداد کلیک پایینی داشته باشید. اگر نرخ کلیک سایت پایین باشد، گوگل این برداشت را میکند که برند شما چندان قوی نیست و اعتماد کاربران را جلب نمیکند. و به مرور این قضیه باعث میشود رتبهای که دارید را هم از دست بدهید.
پس اگر میتوانید از پس هزینههای برند کردن سایتتان بر بیایید، مانند سایت hotels.com، به سراغ دامنههایی بروید که دقیقاً روی کلمه کلیدی تمرکز کرده باشد. دامنهای انتخاب کنید که منحصر به فرد باشد، دیکته سادهای داشته باشد و به راحتی به خاطر بماند.
درس بیست و پنجم: از تکنیکهای سئو کلاه سیاه یاد بگیرید، اما سراغش نروید
گاهی اوقات سئو کلاه سیاه اطلاعات جالبی به شما میدهد. بسیاری از تکنیکهای آن برای مدت طولانی جواب نمیدهند اما بد نیست از آنها مطلع باشید. برای مطالعه بیشتر در این باره مطلب راهنمای کامل آشنایی سئو کلاه سیاه را حتماً بخوانید.
البته من پیشنهاد نمیکنم که از این تکنیکها استفاده کنید، اما دنبال کردن و شناختن آنها باعث میشود که ارزش تکنیکهای کلاه سفید را بدانید و در نتیجه عملکرد بهتری داشته باشید.
درس بیست و ششم: آدرسهای کوتاه رتبه بهتری نسبت به آدرسهای طولانی بدست میآورند
قبلاً آدرس مطالب سایت من، عنوان مطالبم بود. مثلاً عنوان این صفحه را به صورت زیر تنظیم میکردم:
Neilpatel.com/blog/۳۰-lessons-after-۳۰-million-seo-visitors/
اما بعد متوجه شدم که گوگل آدرسهای کوتاه را بیشتر میپسندد.
در نمودار بالا، URLهای در رتبه ۱، حدود ۹ کاراکتر کوتاهتر از URLهای رتبه ۱۰ هستند. پس تا جایی که میتوانید آدرس صفحات را کوتاه نگه دارید.
درس بیست و هفتم: قدرت در لیست کردن است!
اگر میخواهید محتواهایتان رتبه بالایی در صفحه نتایج گوگل کسب کند، باید کاری کنید که کاربران بیشتری آن را ببینند.
فرقی نمیکند اینکار را از طریق به اشتراک گذاری در صفحات شبکههای اجتماعی انجام میدهید یا از طریق پوش نوتیفیکیشنها یا ارسال ایمیل به اعضا. هرچه تعداد بیشتری از کاربران صفحه شما را ببینند، نرخ درگیری یا engagement rate بالاتر میرود و گوگل توجه بیشتری به نوشته شما خواهد کرد.
یکی از کارهایی که من همیشه در هنگام انتشار مطالبم انجام میدهم این است که برای تمام اعضای خبرنامه سایتم، یک ایمیل اطلاع رسانی میفرستم. کمی زحمت دارد اما هربار چیزی حدود ۲۰ هزار تا ۵۰ هزار کلیک از طریق نصیبم میشود!
البته که ایجاد این لیست از کاربران یک روزه انجام نشده و طی سالها این اتفاق افتاده است. اما اگر قصد شروع دارید، امروز وقتش است.
درس بیست و هشتم: پایتان را از روی پدال برندارید!
این یکی از سختترین درسهایی است که تا به حال گرفتهام. سخت است که به طور مداوم در وبلاگتان محتوا منتشر کنید و تمام کارهای سئو را هم خودتان انجام دهید. گاهی دلتان میخواهد برای مدتی استراحت کنید.
در گذشته، در وبلاگ قدیمیام، quick sprout، ماهی ۱۲ پست منتشر میکردم و این کار را به طور مداوم برای سه سال ادامه دادم. یک روز تصمیم گرفتم که سی روز مرخصی بگیرم. فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟
۳۲ درصد از ترافیک سایتم را از دست دادم! و وقتی دوباره شروع به نوشتن در بلاگم کردم هم این اشتباه جبران نشد.
بیش از سه ماه طول کشید تا بتوانم به جایی برگردم که بودم. یادتان باشد وقتی همه چیز خوب پیش میرود نباید دست از کار بکشید. کوتاه نیایید. چون همان لحظهای که توقف کنید، بخش زیادی از راه را به عقب برمیگردید.
درس بیست و نهم: بهترین توصیههای سئو را در کنفرانسها یاد بگیرید
بهترین نکتههایی که درباره سئو یاد گرفتم از کنفرانسهایی بوده که طی سالها در آنها شرکت کردهام. البته منظورم نشستن و گوش دادن به سخنرانیها نیست. گرچه از این طریق هم میتوانید نکاتی یاد بگیرید.
بهترین نکات و رمز و رازهایی که در این حوزه یاد گرفتم، از طریق شبکهسازیها بوده. زمانی که به یک سمینار یا کنفرانس میروید، صدها متخصص در رشته خود را ملاقات میکنید. و اگر بتوانید از این فرصت استفاده کنید، روابط بسیار با ارزشی به دست آوردهاید. خودتان تعجب میکنید وقتی ببینید در حین حرف زدن و گپ و گفت با افراد، چه نکات ارزشمندی را متوجه شدهاید.
درس سیاُم: هیچگاه از یادگیری دست نکشید!
بدیهی به نظر میرسد اما وقتی همه چیز طبق روال پیش میرود، معمولاً فراموش میکنیم که هنوز چیزی برای یاد گرفتن وجود دارد.
گوگل به طور متوسط هر سال ۳.۲۳۴ آپدیت جدید منتشر میکند و این عدد روز به روز بیشتر میشود. این یعنی تقریباً روزی ۹ الگوریتم گوگل به روز میشوند!
اگر خود را به روز نگه ندارید، خیلی زود از قافله عقب میافتید. بله استراتژی ایده آل این است که برای کاربران خود کار کنید و خیلی درگیر الگوریتمها نشوید. اما گوگل با آپدیتهایش تلاش دارد بهترین نتایج را به کاربران ارائه دهد. پس اگر ندانید که طبق چه معیارهایی این کار را میکند، کلاهتان پسِ معرکست.
برای یادگیری پایانی نیست. تجربیاتی که در حین کار کردن به دست میآورید هرکدام حکم یک درس و نکته طلایی را دارند. از تجربه کردن نترسید. اما با یادگیری راههایی که سایرین رفتهاند و درس گرفتن از تجربیات آنها، هزینههای خود را پایینتر نگه دارید.
شما در این سالها، چه تجربیاتی کسب کردهاید؟