فرض کنید نویسنده هستید، شاید هم هستید! ما با شما گفتگویی تلفنی دارم و از شما میخواهم دربارهی خانهی نیما یوشیج بنویسید. شما به تفصیل خانهای در یوش را تبیین میکنید و اهمیت بازدید از آن را با طمطراق ارائه مینمایید. پس از ارسال برای من، متوجه میشوید که اساسا خانه نیما یوشیج در تهران مد نظر بوده و شما میبایست دربارهی خانه موزهی نیما مینوشتید. کمبود بریف محتوا که میتواند عدم شفافیت معمول انتقال پیام به صورت شفاهی را مدیریت کند، همینجا و به سادگی معین است.
نویسنده باید دوباره بنویسد و کارفرما باید مقدار بیشتری صبر کند. زمان از دست میرود و زمان در دنیای ما با هزینه هممعنی است! در این داستان کوتاه دو طرف کارفرما و کارشناس تولید محتوا حضور دارند، پیغامهای رد و بدل شده هم ظاهرا مشخص هستند، اما جای چه چیزی خالی است؟ سندی که مفهوم منتقل شده از کارفرما به نویسنده را دقت میبخشد. به این سند، بریف محتوا یا خلاصه محتوا میگوییم.
در این مقاله به دنیای بریف محتوا سرک میکشیم و با اهمیت و ویژگیهای آن را درمییابیم و نهایتا با نحوه تهیه و تنظیم یک خلاصه محتوای مناسب برای تولید بهترین محتوای ممکن آشنا خواهید شد.
در این مقاله با مطالب زیر آشنا میشوید:
Toggleبریف محتوا چیست؟
بریف محتوا یک سند کوتاه مکتوب است که در آن کارفرما به نویسندهای که بر اساس اصول سئو مینویسد، دقیقا میگوید که چه میخواهد! کلمهی کلیدی کدام است؟ کلمات مترادف چه کلماتی هستند؟ هدف از نوشتن متن چیست؟ اندازهی متن به چه میزان است؟ عنوان و عناوین احتمالا به چه شکل باید نوشته شود. به طور کلی هر اطلاعی که نویسندهی محتوا برای آغاز فرایند نویسندگی مورد نیاز دارد را این سند معین میکند.
این سند کوتاه و مکتوب اما از کجا میآید؟ پاسخ روشن است، این سند از نقشهی راه مد نظر کارفرما بیرون میآید. در واقع کارفرمایی توان نوشتن این سند را خواهد داشت که مشخصا میداند از محتوا چه توقعی دارد! کارفرمایی که به خوبی میداند، در قوانین پیچیدهی موتورهای جستجو، باید چه مسیری را انتخاب کند و با مفهوم مهم استراتژی تولید محتوا، پیش از برقراری ارتباط با نویسنده به قدر کافی آشنا شده است.
نویسندگان حرفهای تریبون را به تیم خود اضافه کنید تا با تولید محتوای جذاب، راحتتر از همیشه مخاطبان هدف خود را جذب کنید و به رتبههای برتر گوگل برسید.
هدف از نوشتن بریف محتوا چیست؟
وجود خلاصه محتوا یک هدف اصلی دارد، انتقال پیام بین کارفرما و تولید کنندهی محتوای متنی، به شکلی بسیار ساده و در عین حال کاملا دقیق، شفاف و جامع. این سند مکتوب نویسنده را به سمتی میبرد که بهترین امکان خود را برای بیشترین بازدهی وبسایت شما به کار ببندد و اساسا هدف غایی تنظیم چنین سندی، موفقیت کارفرما است.
به این نکته توجه کنید که انتقال پیام دقیق بین انسان موضوعی جدی است. بشر آنقدر به مفاهیم کوتاه معین و دارندهی پیام معین نیاز دارد که برای علومی پیچیده، مانند علوم هوایی، کدهایی را به عنوان کلمات منتقل کنندهی مفهوم ساخت. به طور مثال وقتی یک خلبان با خطری قطعی که جان او و سرنشینان هواپیما را تهدید کرده است روبهرو میشود و تشخیص میدهد که این حادثه یقینا منجر به مرگ خواهد شد، سه بار از طریق مخابره رادیویی میگوید: Mayday, Mayday, Mayday. و این سه کلمه، تمامی مفهومی که خلبان باید منتقل کند را در کوتاهترین شکل ممکن تبیین میکند.
پس هدف اصلی از نوشتن یک سند مکتوب، انتقال سازنده، ساده، شفاف و جامع نیاز کارفرما به کارشناس یا نویسندهی محتوا است. به این نکته دقت کنید که تهیه این سند ساده همانقدر که مهم است، دشوار هم هست. شما باید بدانید که دقیقا به کمک محتوا کدام سفر را آغاز کردهاید. سردرگمی در مسیر تولید محتوا هم کارفرما را پس از چندی از پای درخواهد آورد و نویسنده را سردرگم و گریزان از نوشتن خواهد کرد.
اهمیت بریف محتوا در تولید محتوا چیست؟
احتمالا با خواندن این مقاله و تا همینجا با مفهوم کلی خلاصه محتوا آشنا شدهاید، حال بیایید نگاهی هم به جزئیات بیندازیم:
- دسترسی بهینه به هدف: وجود خلاصه محتوا، بیش از هرچیز دسترسی به هدف به کمک محتوای متنی را ممکن میسازد، ممکن است سفارش تولید محتوای متنی خود را به فرد یا گروهی داده باشید، هرچه میگذرد به نظرتان میرسد متنی که تهیه کردهاید کارکردی برای شما ندارد! فکر میکنید به هدف نزدیک شدهاید یا دور؟ نوشتن این سند، مسیر را برای شما و نویسنده کوتاه میکند و معنای واقعی بهینهسازی است.
- تبیین تخصص: شما با نوشتن خلاصهای از نیازمندیهاتان به نویسندهی خود میگویید که تا چه اندازه حرفهای هستید و نویسنده نیز با نوشتهای دقیق بر اساس خلاصه محتوای ارائه شدهی شما، به شما خواهد گفت که تا چه اندازه حرفهای است. حرفهای ها مسیر را برای هم تسهیل میکنند.
- توقف سوء تفاهم: این سند راه فراری برای آنها که معمولا میگویند نمیدانستم باقی نمیگذارد. پاسخ به آنها روشن است، بر اساس سند مکتوبی که ارائه شد، باید میدانستی. همچنین موقعیتهایی که خطای برآمده از انتقال شفاهی مفاهیم و موضوعات شناخته میشوند، متوقف خواهد شد. یادتان باشد، در مسالهی محتوا، هر نوع خطا، یعنی از دست رفتن زمان و هزینه.
- شفافیت مالی: نوشتن بریف، به شکلی نظاممند رابطهی کارفرما و نویسنده را تسهیل میکند و به دلیل تعیین دقیق چارچوب دربارهی کمیت و کیفیت متن، سوءتفاهمهای مالی از میان میرود.
- توقف بازنویسی: در بسیاری از مواقع کمبود بریف محتوا، منجر به بازنویسی متن میشود. بازنویسی هم نیروی مولد محتوا را خسته میکند و هم احتمال اشتباه را به جای آنکه کاهش دهد، بالا میبرد و هر دوی اینها ضرری دو سویه به کارفرما و مولد محتوا است.
- رهایی از سردرگمی: بسیاری از کارفرماها حتی به نویسنده میگویند که نمیدانیم چه چیزی میخواهیم، برای اینکه کسب و کار ما بهتر دیده شود، خودت تعدادی مقاله آمادهی ارسال کن و نویسنده در این میان هم امکان گمگشتگی دارد و هم اگر کمی بدبینانه نگاه کنیم، فرصتی برای سوءاستفاده خواهد داشت.
- تعیین مرز: این سند در سرزمین وسیع و گسترهی عظیم محتوا، میتواند چارچوب باشد. یک قاب معین از اقدامات شما به سوی هدف، در متنی خلاصه، ساده و شفاف برای شما، نویسنده و کسب و کارتان.
تنظیم خلاصه محتوا، گاهی کمتر از ده دقیقه زمان ما را میگیرد و انجام ندادن آن میتواند، به سادگی کل کسب و کار ما را به چالش بکشد.
ویژگی های بریف محتوایی خوب
یک خلاصه محتوای خوب، برآمده از استراتژی تولید محتوا است. ساده، کوتاه، شفاف و جامع است. در آن از توضیح واضحات پرهیز میشود و همزمان مبهم و پیچیده به نظر نرسیده و همچنین برای تولید کنندهی محتوا سوالی باقی نمیگذارد. همچنین یک خلاصه محتوای خوب و مناسب، بخشهای مختلفی که در بخش بعد ارائه میشود را در خود جای میدهد.
بریف محتوایی خوب چه بخشهایی دارد؟
آنچه در این بخش تبیین میشود بخشهای مختلف یک بریف محتوایی مناسب را برای شما تبیین میکند:
- مخاطب هدف: هر متنی مخاطبی دارد و هر مخاطبی سن و جنسی دارد، در طبقهای از اجتماع تعریف میشود، اندازهای دانش دارد. به نویسنده دربارهی مخاطب هدفتان بگویید. این اطلاعات نویسنده را به سمتی میبرد که در وهلهی اول میداند مشغول نوشتن متن برای کدام دسته از مخاطبان است. فرض کنید قرار بود این محتوا برای دستهای از نوجوانان علاقمند به محتوا نوشته میشد. لحن یقینا متفاوت بود، تعداد کلمات، شکل مقدمه، بدنهی متن، همه چیز بسته به مخاطب شکل دیگری به خود میگیرد.
دربارهی مخاطب هدف این نکته مهم است که بسیاری از کارفرماها مخاطب هدفشان را نمیشناسند، فکر میکنند خدمت یا محصولی که ارائه میکنند، برای همه است. هیچ چیز در جهان برای همه نیست، حتی خوراکیهای مرسوم. از این جهت باید پیش از نوشتن خلاصه محتوا، مخاطبتان را بشناسید، وسواس به خرج ندهید، اما تا حدی بدانید که کدام دسته از مخاطبان را مد نظر دارید و میخواهید به کمک محتوا چه دستهای را درگیر کنید. - پیغام برند: هر متنی حاوی پیغامی است. باید به نویسنده بگویید که برند شما مایل است کدام پیام را به ذهن مخاطب برساند. قرار است مخاطب فکر کند که شما به او اطلاعات رایگان و تمیز میدهید؟ قرار است شما را حرفهای تصور کند؟ باید فکر کند دور از دسترس و متفاوت هستید؟ پیغام برندتان را به نویسنده اعلام کنید.
- بخشهای مختلف محتوا: به نویسنده بگویید که کدام سوالها در نوشتهی او باید پاسخ داده شوند. همین محتوایی که هم اکنون میخوانید بر اساس یک بریف محتوایی نوشته شده است. ما از نویسنده خواستهایم که ویژگیهای بریف محتوایی خوب را بنویسد و او هم دقیقا بر اساس مسیری که از پیش معین شده حرکت کرده است. برای نویسنده بخشهای مختلف متن را معین کنید، او باید در متن به اموری بپردازد که برای شما، حاوی اهمیت است.
لینک یا پیوندهای داخلی و خارجی را معین کنید: موتور جستجوی گوگل قوانینی دارد، یکی از مهمترین قوانین این موتور جستجو به لینکها یا پیوندها مرتبط است. هر متن به مقالهای دیگر اشاره دارد. به طور مثال چند خط بالاتر به این نکته اشاره کردیم که شما باید به عنوان کارفرما، مخاطب هدفتان را بشناسید. ممکن است شما به این اطلاعات هم نیاز داشته باشید، دلتان بخواهد مقالهای دربارهی نحوهی شناخت مخاطب کسب و کارتان بخوانید. در این بخش میتوانیم با کلیک بر کلید واژهی مخاطبشناسی، شما را به صفحهای دیگر پیوند دهیم. گوگل در این حالت مقاله را کارآمد فرض میکند و جایگاه وبسایت را تغییر میدهد.
بهتر است در بریف محتوا، راهنمایی برای مقالههای پیشتر تولید شدهی داخلی و خارجی پیش روی نویسندهتان قرار دهید. تا او بداند که کجا، کدام اطلاعات را وارد کند، که هم برای مخاطب مفید باشد و هم امکان ایجاد لینک و پیوند به وجود بیاید. - ارائهی موضوعات مرتبط: بسیاری از متون برای قابل فهم شدن، باید جامع باشند. فرض بفرمایید که فروشندهی قهوه هستید و مقالهای دربارهی نحوهی رٌست کردن قهوه از نویسنده خواستهاید. او هم ممکن است بر همین امر تمرکز کند و ابدا این موضوع را نداند که دانههای قهوه بر اساس نوع و محل کشت متفاوت رست میشوند. شما باید زیر عنوانی دربارهی تنوع دانههای قهوه هم به او ارائه کنید، تا متن را جامع بنویسد.
عنوان و عناوین فرعی را پیشنهاد دهید: عناوین یکی از مهمترین عناصر مقالات شما هستند. بهتر است، عنوان و عناوین فرعی را براساس نقشه و استراتژی محتوایی مدنظرتان تنظیم کنید. نحوهی انتخاب بهترین عنوان هم مشخصههایی دارد که به سادگی میتوانید آنها را آموزش ببینید. - تعیین واژهها: هر مقالهای به مفهومی میپردازد. کلیدواژهها کلماتی کلیدی هستند که درهای بستهی دنیای مفاهیم را به روی مخاطبان میگشایند. اهمیت دارد که نویسنده بداند کلیدواژهی اصلی چیست. قرار است کدام کلمه، چندین بار در محتوا تکرار شود و کدام کلمات، مترادف کلیدواژهی اصلی باشند.
جمعبندی
در این مطلب یکی از مهمترین مولفههای تدوین محتوای متنی حرفهای یعنی بریف محتوا را به شما معرفی کردیم. توصیف شد که به کمک خلاصه محتوا میتوانید خطاهای مرسوم در ارتباط کارفرما و نویسنده را کاهش داده یا به صفر رسانده و از اتلاف هزینه و زمان جلوگیری کنید. به طور کلی سندی ساده را به شما معرفی کردیم، که میتواند مرحلهی محتوانویسی کسب و کار شما را بهینه کند. همچنین در دنیایی که همهی کسب و کارها در حال تولید مطلب و مقاله هستند و همه بهترین جایگاه را در موتورهای جستجو طلب میکنند، به کمک خلاصه محتوا میتوانید، تولید محتوا خود را بهینه و اصولی و هدفمند انجام دهید و سریعتر به جایگاههای برتر در نتایج برسید.
بریف محتوا سندی است که کارفرما شرح کاملی از استراتژی و هدف مقاله، الزامات سئویی محتوا، پاسخ سؤالات کاربران، لینکهای داخلی و تصاویر را به نویسنده ارائه میدهد. هر اطلاعاتی را که نویسنده محتوا برای شروع نگارش محتوا نیاز دارد، این سند مهیا میکند.
یک بریف محتوایی کامل بخشهای مختلفی دارد و شامل مراحل زیر میشود:
- تعیین مخاطب هدف
- پیام برند به مخاطب
- تعیین بخشهای مختلف محتوا
- ارائه منابع کافی و مرتبط با موضوع
- تعیین کلمات کلیدی اصلی و فرعی