همه برندهای موفق، تمرکز ویژهای بر بازاریابی دیجیتال دارند. مبحث و فعالیتی که در آن، تمرکز بر خلق تجربیات بهیادماندنی و تأثیرگذاری برای مشتریان است. کانتنت هاب (Content Hub) یا مرکز محتوا، یکی از ابزارهای مؤثر برای کسبوکارها برای تحقق چنین هدفی است.
روزانه میلیاردها نفر از طریق گوگل، روانه وبسایتها میشوند؛ اما در صفحه اول این موتور جستجو برای هر عبارت یا کلمهای که جستجو میشود، تعداد اندکی وبسایت نمایش داده میشوند. وبسایتها تلاش میکنند با تولید محتوای سئو شده در این صفحه ظاهر شوند. درحالیکه بسیاری از آنها تنها از وبلاگ خود برای این منظور استفاده میکنند، کانتنت هاب، ابزاری مؤثرتر و سازماندهیشده است که تأثیرات قابلتوجهی بر ترافیک و سئوی سایت دارد.
اما مرکز محتوا چیست؟ چه مزایا و انواعی دارد و دقیقا چطور سئوی سایت را بهبود میبخشد؟ در این مقاله به این سؤالات پاسخ داده و در انتها بهمنظور درک بهتر موضوع، مثالهایی از بهکارگیری موفق این ابزار میآوریم. اگر به دنبال افزایش برندآگاهی، بهبود سئوی سایت و ارتباط مؤثرتر با کاربران و مشتریان خود هستید، مطالعه این مقاله را به شما توصیه میکنیم.
در این مقاله با مطالب زیر آشنا میشوید:
Toggleکانتنت هاب (Content Hub) چیست؟
مرکز محتوا را بهطور ساده میتوان به شکل زیر تعریف کرد:
«مجموعهای از محتواهای سازمانیافته، حول یک موضوع خاص که به کاربران در حل مشکلاتشان و تصمیمگیری در مورد آنها کمک میکنند. این مرکز میتواند حاوی انواع قالبهای محتوایی مانند ویدئو، متن، تصاویر، فایل صوتی، اینفوگرافی و غیره در مورد موضوع موردنظر باشد».
شاید سؤال شما این باشد که تفاوت وبلاگ و مرکز محتوا چیست؟ این دو از چند منظر با هم متفاوت هستند. اول اینکه، وبلاگ، تنها شامل قالب متنی است که در آن پستها بهصورت منظم ظاهر میشوند. این پستها میتوانند از یکی به دیگری در خصوص موضوعات متنوع و حتی بدون ارتباط منطقی باشند. این در حالی است که کانتنت هاب ، تمامی انواع قالبهای انتشار محتوا را شامل میشود. همچنین، ترتیب انتشار محتواها سیری منطقی و مرحلهبهمرحله را دنبال میکند. همچنین، ازآنجاییکه در یک مرکز تولید محتوا هدف، ارائه راهکارهای عملی به کاربر است، موضوعات محدودتر و متمرکزتر هستند. این در حالی است که در وبلاگ میتوان بهصورت بسیار کلی و باز به موضوعات متنوع پرداخت.
در پایان این بخش، ذکر این نکته مهم است که هدف از Content Hub فروش محصولات و خدمات نیست. این ابزار، امکانی فراهم میکند که برند یا سازمان بتواند روی نقاط قوت و متمایزکننده خود از رقبایش بهخوبی مانور داده و آنها را برای کاربر، بسط و گسترش دهد.
نویسندگان حرفهای تریبون را به تیم خود اضافه کنید تا با تولید محتوای جذاب، راحتتر از همیشه مخاطبان هدف خود را جذب کنید و به رتبههای برتر گوگل برسید.
مزایای کانتنت هاب (Content Hub)
هدف از داشتن یک هاب محتوای کارآمد، داشتن رابطه قویتر با کاربران، جذب بیشتر آنها و فروش و سود بیشتر است؛ اما این هدف کلی، چطور حاصل میشود. در ادامه با هفت مورد از مزایای کانتنت هاب که آن را از ابزارها و استراتژیهای دیگر بازاریابی دیجیتال متمایز میکنند، آشنا میشویم.
- ایجاد اعتبار
خریدار و کاربر به وبسایتی اعتماد دارد که درباره آنچه میفروشد اطلاعات تخصصی داشته باشد. آنها نهفقط به دنبال خرید؛ بلکه به دنبال راهنمایی و حمایتهای بعدی نیز هستند. کانتنت هاب بهراحتی میتواند به مشتری شما نشان دهد که چقدر در کسبوکار و صنعت خود پیشرو هستید. همین امر برای شما اعتبار میآورد.
- دیده شدن و ترافیک بیشتر
میتوان گفت که ترافیک بیشتر یکی از ایستگاههای اصلی بازاریابی دیجیتال بهخصوص برای کسبوکارهایی است که وبسایت دارند. هرچه برای کلمات کلیدی بیشتری در جستجوها دیده شوید، ترافیک وبسایتتان نیز افزایش مییابد. یک مرکز محتوا کمک میکند که با پوشش جامع یک موضوع کلی و تقسیم آن به موضوعات خردتر، تبدیل به یک منبع معتبر شده و با شانس بیشتری در صفحه اول گوگل یا دیگر موتورهای جستجو دیده شوید.
- افزایش تعامل با کاربر
مرکز محتوا مانند یک آهنربا عمل میکند. محتواهایی که از این طریق سازماندهی میشوند، کاربر را بین خود جابجا کرده و برای مدت طولانیتری نسبت به وبلاگ او را در وبسایت نگه میدارند. یکی از نتایج این امر، افزایش تعامل کاربر است. کاربری که چندین صفحه مرتبط با هم را مطالعه کرده، به احتمال بیشتری، با وبسایت تماس برقرار میکند یا تمایل پیدا میکند که به محتواها امتیاز داده یا زیر آنها کامنت بگذارد. افزایش تعامل کاربر نهتنها او را با احتمال بیشتری به مشتری تبدیل میکند؛ بلکه سبب میشود که او خود به موفقیت تلاشهای بازاریابی شما کمک کرده و در مواردی، صدای برند شما شود.
- برندسازی و برندآگاهی
با یک کانتنت هاب جامع و باکیفیت، بیش از هر ابزار دیگری میتوانید ویژگیهای متمایزکننده برند، ارزشها، داستان برند، شخصیت و هویت بصریتان را نشان داده و در ذهن کاربر، تثبیت شوید. حتی اگر کاربر در برخورد اول با محتوای شما مشتریتان نشود؛ قطعا شما را در برخوردهای بعدی به یاد آورده و در صورت لزوم، دوباره به سراغ شما خواهد آمد.
- فرصتی برای رهبران تأثیرگذار
در هر سازمان و کسبوکاری، شاید افرادی باشند که پتانسیل تبدیلشدن به رهبر فکری و درواقع، استانداردی برای زمینه کاری خود را داشته باشند. در میان چهرههای سرشناس از این افراد کم نیستند. ایلان ماسک در صنایع مختلف مانند خودروسازی و ارزهای دیجیتال، مارک زاکربرگ در شبکههای اجتماعی و رابرت کیوساکی در زمینه سرمایهگذاری و امور مالی، نمونههای خوبی در این مورد هستند. کانتنت هاب، بستری عالی برای چنین افرادی ایجاد میکند که افکار پیشرو دارند و میتوانند بهتنهایی نام برند شما را در سطح ملی یا بینالمللی، مطرح کنند. چنین افرادی پس از مدتی، تبدیل به بخشی از هویت یا شخصیت برند شما خواهند شد.
- تولید دادههای تجاری
مرکز محتوا، تنها محلی برای تولید محتوا نیست؛ بلکه بخشهای آنالیزی نیز دارد. در این بخشها ابزارهایی برای جمعآوری داده از نحوه اثربخشی محتواها و تعامل کاربران با آنها به کار گرفته میشوند. نتایج حاصلشده از این تجزیهوتحلیلها به تولید محتوای اثربخشتر در آینده و شناخت بهتر و بیشتر از مخاطب منجر میشوند.
تاثیر کانتنت هاب بر سئو سایت چیست؟
اگر بخواهید محتوایتان و درواقع، وبسایتتان در صفحه اول گوگل یا دیگر موتورهای جستجو ظاهر شود؛ باید اصول سئو را در آنها رعایت کنید؛ اما مرکز محتوا چطور به برآورده شدن این استانداردها کمک میکند. در ادامه به این موضوع میپردازیم.
- آسانتر شدن کار گوگل
یک موتور جستجو، بهویژه گوگل، برای اینکه وبسایت و محتوای شما را به مخاطب نشان دهد، تمامی صفحات وبسایتتان را بررسی میکند. یک مرکز محتوای سازماندهیشده که موضوعات مختلف حول یک عبارت یا کلمه کلیدی را پوشش میدهد به گوگل کمک میکند که هدف سایت را بهتر شناسایی کرده و تخصص و اعتبار آن را بسنجد. این امر با توجه به شاخصهایی مانند موارد زیر محقق میشود:
-
- بررسی تعداد دفعاتی که کلمه کلیدی مورد جستجوی مخاطب در محتوا و در وبسایت به کار رفته است
- بررسی تعداد کلمات و عبارات مرتبط با کلمات اصلی که در محتواها و وبسایت به کار رفتهاند. به این کلمات، کلمات کلیدی دنبالهدار یا لانگ تیل کیورد (Long Tail keyword) گفته میشود.
- بررسی تعداد محتواهای تولیدشده، حول یک موضوع و بازخوردهای دیگر وبسایتها و مخاطبان به آن
- بهبود تجربه کاربری
یکی از موارد مهمی که برای گوگل اهمیت دارد، تجربه کاربر از وبسایت شماست. این امر با مقدار زمانی که او در وبسایتتان سپری میکند، سنجیده میشود. با افزایش این زمان، گوگل متوجه میشود که محتوای شما باکیفیتتر است و رتبه سایتتان را برای آن کلمه کلیدی، بالاتر میبرد. کانتنت هاب به طرز قابلتوجهی، تجربه کاربران از بازدید از وبسایت شما را بهبود میبخشد. این امر با توجه به ویژگیهای زیر محقق میشود:
-
- نظم خاصی که مرکز محتوا به محتواهای شما میدهد
- بههمپیوستگی محتواها
- سهولت در دسترسی به مطالب خاص
- پاسخ به دیگر نیازهای احتمالی کاربر و بینیاز کردن او از سرچ مجدد
برای بهبود تجربه کاربری وبسایتتان، لازم است که بر مواردی مانند هویت بصری، ظاهر صفحات و نیز سرعت آنها نیز تمرکز کنید.
- کاهش نرخ پرش
نرخ پرش یا Bounce Rate شاخصی است که نشان میدهد کاربران، پس ورود به وبسایت شما سریعا آن را ترک میکنند. با داشتن یک کانتنت هاب خوب و باکیفیت که مخاطب را بین محتواهای مختلف و لینکهای داخلی جابجا میکند، بهخوبی میتوانید این عدد را کاهش دهید. هرچه نرخ پرش کمتری داشته باشید، رتبه شما در گوگل بالاتر خواهد رفت.
- افزایش نرخ به اشتراک گذاری
یکی از سیگنالهای گوگل برای ارزشمند تلقی کردن محتواهای یک سایت میزان اشتراکگذاری آنهاست. هرچه این نرخ بالاتر باشد، گوگل نتیجه میگیرد که محتوای شما باکیفیتتر و مفیدتر بوده است. این ویژگی بهویژه با قدرت گرفتن شبکههای اجتماعی و استفاده هرچه بیشتر از گوشیهای موبایل در سالهای اخیر، مهم شده است. ازآنجا که کانتنت هاب به بهبود تجربه کاربری کمک میکند، احتمال اشتراکگذاری از سوی او را نیز افزایش میدهد.
- تولید سرنخ
اگر کمی هم درباره بازاریابی مطالعه کرده باشید میدانید که سرنخ یا لید (Lead) چیست و چه اهمیتی دارد. سرنخ، مانند قلابی است که کاربر آن را گرفته و با دنبال کردن آن، رفتهرفته به مشتری تبدیل میشود. زمانی که محتوای سازمانیافته، جامع و بسیار کاربردی تولید میکنید، احتمال اینکه هر بخش از آنها برای افرادی جذاب شده و آنها را بیشتر به دنبال شما و درنهایت به صفحه فروشتان بکشاند، بیشتر میشود.
یکی از اقدامات مهمی که میتوانید برای ایجاد سرنخهای بیشتر انجام دهید، تولید کالتو اکشن (Call to Action) یا CTA است. کالتواکشن یا دعوت به عمل، محتوای کوتاهی (مثلا یک پاراگراف یا یک جمله در یک متن بلند یا ویدئو) است که در بخشی از محتوا ظاهرشده و از کاربر دعوت میکند که روی یک لینک کلیک کند، تماس بگیرد، یک محتوای دیگر را مشاهده کند و اقداماتی از این است انجام دهد.
- افزایش قدرت لینک
به اشتراکگذاری محتواهای شما نهفقط با انتشار لینک آنها در شبکههای اجتماعی؛ بلکه با ارجاع به آنها نیز انجام میشود. هرچه ارجاعات یا بک لینک (Back Link) هایی است که از سایتها و صفحات دیگر به محتوا و سایت شما داده شود، بیشتر باشد، قدرت لینک یا Link Authority شما نیز افزایش مییابد. افزایش قدرت لینک به افزایش قدرت دامین (Domain Authority) منجر میشود که یکی از مهمترین شاخصها برای رتبهدهی توسط گوگل است.
هرچه صفحاتی که به محتوای شما ارجاع میدهند، قدرت لینک و دامین بیشتری داشته باشند؛ اعتبار دامنه و صفحه شما نیز بیشتر شده و درنتیجه، سئوی سایتتان بهبود مییابد. کانتنت هاب با توجه به اینکه فرصت پرداختن جزئی به موضوعات بسیار خاص و تخصصی و درواقع، تمامی جنبههای یک موضوع کلی را فراهم میکند، سبب میشود که بتوانید از وبسایتهای تخصصی و معتبر لینک بگیرید.
انواع کانتنت هاب یا مرکز محتوا
هاب محتوا، انواع مختلفی دارد. میتوانید یک یا چند مورد از آنها را بسته به اینکه در چه زمینهای فعالیت میکنید یا ویژگیهای مخاطبتان چیست در استراتژیهای بازاریابی محتوایی خود به کار بگیرید یا آنها را با هم ترکیب کنید. در ادامه، انواع این ابزار را توضیح میدهیم.
- مرکز و گفتار یا خوشه های موضوعی
مدل مرکز و گفتار (Hub and Spoke) یا خوشههای موضوعی (Topic Clusters) شامل یک صفحه اصلی یا والد و صفحات فرعی وابسته به آن است که جنبههای مختلفی از یک موضوع را شرح و بسط میدهند. تمامی این صفحات برای ارتباط با یکدیگر از صفحه والد بهعنوان نوعی ستون استفاده میکنند.
کانتت هاب مرکز و گفتار، برای موضوعاتی که برای مدتی طولانی نیازی به آپدیت ندارند و میتوانند نیازهای کاربران را رفع کنند، بسیار مناسب است. به چنین محتواهایی، محتوای همیشه سبز یا evergreen گفته میشود. درصورتیکه پس از مدتی، نیاز به آپدیت یکی از محتواها یا افزودن یک صفحه جدید دیگر پیدا کردید؛ باید مطمئن شوید که دیگر موضوعات نیز متناسب با ویرایش انجامشده بهروز شوند.
- کتابخانه محتوایی
این مدل از صفحاتی تشکیل میشود که در آنها فهرستی از تمامی موضوعات مرتبط با موضوع مشخص، آورده شده است. روی هریک از این موضوعات فرعی که کلیک کنید به صفحه مربوط به آن هدایتشده و میتوانید محتوا را از آن جنبه خاص، بررسی و مطالعه کنید. هر زیر صفحه نیز میتواند فهرست یا ایندکس خود را داشته باشد تا اینکه درنهایت به صفحاتی برسیم که در آنها محتوایی حول یک موضوع خاص به کاربر ارائه میشود. همانطور که گفتیم، این محتوا ممکن است قالبهای مختلفی از ویدئو تا پادکست و متن داشته باشد. بهعنوانمثال، اگر وبسایت شما یک فروشگاه لباس آنلاین باشد، زیرصفحههای کتابخانه محتوایی آن میتوانند شامل موارد زیر باشند:
-
- پوشاک مردانه
- پوشاک زنانه
- پوشاک بچهگانه
- اکسسوریها
- لباس ورزشی
- لباس کار
- استایلها
کتابخانه محتوایی برای کسبوکارهایی که موضوعات متنوعی را پوشش میدهند و نیاز دارند که محتواهای خود را به روشی کاربرپسند و بهدور از سردرگمی دستهبندی کنند، مناسب است. بهاینترتیب، مخاطب با چند کلیک و در یک فرآیند قیف مانند از یک موضوع بسیار کلی و گسترده به موضوع خاص خود میرسد.
- دروازه محتوایی
حتما تابهحال از ویکیپدیا یا دایرهالمعارفهای اینترنتی استفاده کردهاید. مدل اصلی آنها برای هاب محتوا، دروازه محتوایی است. این مدل، شامل بخشهای زیر میشود:
-
- خلاصهای از موضوع
- شرح موضوع
- منابع
همچنین در طول محتوا نیز به صفحه هر موضوعی که ممکن است برای کاربر سؤال ایجاد کند، لینک داده میشود. این مدل از کانتنت هاب برای محتواهای بسیار گسترده و مبسوط مناسب است. این موضوعات میتوانند همیشهسبز یا بهطور مدام، نیازمند بهروزرسانی باشند.
- پایگاه داده محتوایی
کانتنت دیتابیس (content database) یا پایگاه داده برای مدیریت حجم وسیعی از دادهها مناسب است که میتوان آنها را در عین جمعآوری در یک صفحه، بهراحتی و بر اساس ویژگیهای کمی و کیفی، فیلتر یا دستهبندی کرد. در چنین صفحه بزرگی، کاربر میتواند بهراحتی با اعمال یک یا چند فیلتر به بخشی هدایت شود که منظور است. بهاینترتیب او از مواجهه با حجم زیادی از اطلاعات غیرضروری اجتناب میکند.
چگونه مرکز محتوا ایجاد کنیم؟
حال که با مزایای Content Hub آشنا شدید؛ حتما میخواهید که آن را داشته باشید؛ اما چطور؟ ساختن کانتنت هاب ، پنج مرحله کلی دارد که در این بخش آنها را تشریح میکنیم. برای این منظور میتوانید از تخصص استراتژیستهای بازاریابی محتوایی نیز استفاده کنید.
- تعریف استراتژی تولید محتوا
پیش از هرچیز باید برای تولید محتوای خود استراتژی داشته باشید. این کار، سبب میشود که اهداف تجاریتان با محتوا و برندتان همسو شوند. در استراتژی خود باید حل مشکلات و نیازهای مخاطبان را در اولویت قرار دهید. برای این منظور موارد زیر را در نظر داشته باشید:
-
- ستون مرکز محتوای خود را مشخص کنید. این ستون، درواقع، همان موضوع کلی است که محتواهای دیگر، حول آن تولید میشوند.
- زمان انتشار هر محتوا را تعیین کرده و برای بهروزرسانی محتواهای از پیش موجود، برنامهریزی کنید.
- مکان انتشار محتواهایتان را مشخص کنید. در این زمینه، درست و غلطی وجود ندارد؛ اما سلیقه و امکانات کاربران خود را بسنجید. ترجیحا یک یا دو شبکه اجتماعی که مخاطبانتان از آنها بیشتر استفاده میکنند را در کنار وبسایت خود در نظر داشته باشید.
- انتخاب CMS و DAM مناسب
مدیریت کانتنت هاب با نرمافزاری به نام مدیریت محتوا انجام میشود که بهطورکلی به آن CMS مخفف Content Management System گفته میشود. برخی از این نرمافزارها پولی و برخی دیگر رایگان با امکانات کمتر هستند.
شکل کلیتر CMS ها را میتوانید در پلتفرمهای مدیریت داراییهای دیجیتال یا DAM مخفف Digital Asset Management بیابید. این پلتفرمها به شما در مدیریت و توزیع فایلهای مدیایی نیز کمک کرده و با ایجاد کتابخانهها و فهرستهای موضوعی به دستهبندی و جستجوی سریعتر دادهها و فایلها کمک میکنند. اگر کانتنت هاب بزرگی دارید، یک پلتفرم DAM نسبت به CMS برای شما مناسبتر است.
- تولید و انتشار محتوا
در این مرحله از ساختن مرکز محتوا باید تخصص و دانش خود را در تولید محتوای سئوشده و درعینحال، کاربرپسند به کار بگیرید. برای این کار، میتوانید خودتان دستبهکار شوید یا آن را به تیمهای تولید محتوا، برونسپاری کنید. درهرصورت در نظر داشته باشید که هدف، گرفتن ترافیک با استفاده از حجم زیادی از کلمات کلیدی نیست؛ بلکه باید با رفع نیازی از کاربر، او را همراه خود کنید.
- سعی کنید بیشتر دیده شوید
در این مرحله، تلاش کنید که تا جای ممکن در هرجایی که میتوانید ظاهر شوید. خوب است که نسخههای مختلفی از یک محتوا را تولید کرده و در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید. تولید خبرنامه، ارسال ایمیل و اساماس از دیگر راههای دیده شدن هرچه بیشتر هستند. تکنیکهای سئویی را هم فراموش نکنید. علاوه بر سئوی داخلی که بر تولید محتوا متمرکز است، سعی کنید سئوی تکنیکال و خارجی سایتتان را نیز ارتقا دهید.
- مشاهده و آنالیز نتایج
پس از انتشار محتوا و درواقع ساختن کانتنت هاب باید بررسی کنید که آیا در مسیر دستیابی به نتایج موردنظر خود هستید یا خیر؟ برای این منظور باید از وبسایتها و ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس، ahrefs، DXP و غیره استفاده کنید. این ابزارها شاخصهایی دارند که به شما میگویند ترافیک سایتتان چه مقدار افزایش یافته است. مهمترین این شاخصها عبارتاند از:
-
- ترافیک
- منابع ترافیک (Traffic Sources)
- نرخ پرش
- نرخ تبدیل (Conversion Rate)
- وضعیت لندینگ پیجها
- ارجاعات یا بکلینکهای گرفتهشده (Network Referrals)
- متوسط زمان سپریشده توسط هر کاربر در هر صفحه (Average Time on Website)
- ترافیک در تلفنهای هوشمند (Mobile Traffic)
همچنین، بهطور دائمی، رقبای خود را تحت نظر داشته باشید. آنها مسلما در واکنش به محتواهای تولیدشده در مرکز محتوای شما، اقدامانی انجام میدهند. با در نظر داشتن آنها، نقاط ضعفشان را شناسایی کرده و روی آنها مانور دهید.
نمونههای از کانتنت هابهای موفق
آشنایی تئوریک با مباحث بازاریابی و فروش، کافی نیست. باید با مطالعه مثالهای متعدد، درک ملموس و واقعی از هر یک از این مباحث داشته باشید. در ادامه و برای آنکه آنچه گفتهایم را شفافتر کنیم، مثالهایی از برندهای موفق در دنیا میآوریم که با استفاده از کانتنت هاب توانستهاند نتایج فوقالعادهای کسب کنند.
- تفکر ما در گلدمن ساکس
گلدمن ساکس (Goldman Sachs) یکی از معروفترین بانکها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات مالی و سرمایهگذاری در آمریکا و در تمام دنیاست. این شرکت، یک Content Hub به نام تفکر ما (Our Thinking) دارد که در آن، ابتدا سرمقالهای از موضوعی که میخواهد در رابطه با آن صحبت کند، منتشر کرده و سپس کاربران را به کانالهای مختلف ارجاع میدهد.
این مرکز بهشدت موفق بوده است؛ بهنحویکه انتشار دوباره محتواهای آن در پلتفرمهایی مانند ردیت با فاصله زمانی یک سال نیز میلیونها بازدیدکننده را با خود به همراه میآورد. بخش Our Thinking در وبسایت گلدمن ساکس، زیرمجموعههای متعددی دارد که دسترسی به موضوعات کلی و جزئی را آسانتر میکند. این مرکز بهخوبی نشان میدهد که رویکرد چندکاناله، چقدر میتواند موفق باشد.
- راهنمای محله های Airbnb
اگر اهل سفر باشید حتما نام Airbnb را شنیدهاید یا از اپلیکیشن و وبسایت آن برای یافتن مکان اقامتی استفاده کردهاید. این شرکت، چندملیتی نام راهنمای محلهها یا Neighborhoods Guide را بر کانتنت هاب خود گذاشته است. در این راهنما، فهرستی بلندبالا از شهرهای محبوب برای مسافران تهیه شده است. با کلیک بر روی هر شهر به محلهها و مکانهای آن دسترسی خواهید داشت و میتوانید اطلاعات لازم را درباره آنها به دست بیاورید. این مرکز، یک رابط کاربری بصری و جذاب دارد و از سردرگمی مسافران هنگام سفر، جلوگیری میکند.
- با گوگل فکر کن
شاید معروفترین و موفقترین کانتنت هاب دنیا، متعلق به گوگل باشد. این مرکز که Think With Google به معنی «با گوگل فکر کن»، نام دارد آخرین روندها و دریافتها از بازاریابی را بر اساس آخرین دادههایی که گوگل به دست آورده با کاربران به اشتراک میگذارد. جلوههای بصری بسیار زیبا، خبرنامه ایمیلی و استفاده از نظرات کاربران در تنظیم محتواها از دلایل موفقیت مرکز محتوای بزرگترین وبسایت دنیا هستند.
- مجله اتسی
اتسی (Etsy)، یکی از بزرگترین وبسایتهای خردهفروشی در دنیاست. کانتنت هاب این شرکت عظیم، «مجله اتسی» (Etsy Journal) نام دارد و در آن محتواهای طبقهبندیشده در رابطه با دکوراسیون، چیدمان، مد، لوازم منزل، ایدههایی در مورد هدیه و هر چیزی که میتوانید از این وبسایت بخرید، منتشر میشود. این مجله، همچنین در رابطه با برخی فروشگاههای برتر که در اتسی صاحب پروفایل هستند هم صحبت میکند.
سخن آخر
یکی از اصلیترین استراتژیها در بازاریابی دیجیتال، بازاریابی محتوایی است. بهمنظور بهینه کردن این استراتژی یک ابزار مهم و کاربردی، کانتنت هاب یا مرکز محتوا است. این ابزار، بیشتر از آنکه بر محتوا تمرکز کند بر ساختار، تنظیم و ارتباط منطقی بین محتواها تأکید داشته و بهنوعی آنها را سازماندهی میکند. از مزایای اصلی استفاده از آن در استراتژی بازاریابی محتوایی، بهبود تجربه کاربر و افزایش تعامل با او و نیز بهبود وضعیت سئوی وبسایت، مانند کاهش نرخ پرش، افزایش ترافیک و افزایش بکلینکها ست.
برای ساختن یک مرکز محتوای بهینه و باکیفیت از هریک از انواع چهارگانه آن، باید پنج گام کلی بردارید. این گامها شامل تعیین استراتژی هاب، انتخاب نرمافزارها یا پلتفرمهای مدیریت محتوا، تولید و انتشار محتواها، توسعه کانالهای انتشار و افزایش بازدید و درنهایت، آنالیز نتایج حاصلشده و استفاده از آنها در بهبود ساختار هاب هستند. در این مسیر، توجه به الگوهایی که کسبوکارهای موفق برای ساختن این مرکز به کار گرفتهاند؛ قطعا مؤثر خواهد بود.