داستان برای هر فردی میتواند معنای متفاوتی داشته باشد. به طور مثال داستان میتواند شامل تخیل، هیجان، عشق، غم، خنده و … باشد. هر کدام از این موارد بر احساسات مخاطب تاثیر بسیاری میگذارد و به همین دلیل استفاده از داستانسرایی در بازاریابی محتوایی، یه یکی از روشهای معروف مارکتینگ تبدیل شده است. در این مقاله با داستانسرایی (Story Telling)، ارتباط آن با بازاریابی محتوایی، مراحل و تکنیکهای آن آشنا خواهید شد و در پایان نیز برخی از نمونههای مهم و موفق داستانسرایی در بازاریابی را مشاهده خواهید کرد.
در این مقاله با مطالب زیر آشنا میشوید:
Toggleداستانسرایی (Story Telling) چیست؟
داستانسرایی (Story Telling) فرآیند گفتن یا نوشتن داستان است. داستانسرایی نوعی روایت است که برخی اوقات واقعی بوده و برخی اوقات برای درک بهتر موضوع طراحی میشود. قصهگفتن از هنرهای کهن است که از قدیم در بین ملتهای مختلف رایج بوده است. حتی قبل از آن که انسانها نوشتن بیاموزند، داستان میگفتند و آن را نسل به نسل منتقل میکردند.
از آنجایی که داستانها تصور انسانها را تحریک میکنند و حس مشترکی بین شنونده و گوینده ایجاد میکنند، استفاده از روش داستانسرایی میتواند ارتباط صمیمی و عمیقی را بین شما و مخاطبتان به وجود بیاورد.
نویسندگان حرفهای تریبون را به تیم خود اضافه کنید تا با تولید محتوای جذاب، راحتتر از همیشه مخاطبان هدف خود را جذب کنید و به رتبههای برتر گوگل برسید.
ارتباط داستان سرایی با بازاریابی محتوایی
داستانسرایی در بازاریابی به معنی استفاده از قصه و داستان برای انتقال پیام تجاری برند است. با استفاده از داستانسرایی، بدون این که مخاطب را تحت فشار قرار دهیم، ویژگیهای محصولات یا خدمات خود را بیان میکنیم و او را به استفاده از محصولات یا خدماتمان تشویق میکنیم. از آن جایی که ذهن مخاطب با داستانها بهتر ارتباط برقرار میکند، با این روش به مصرفکنندگان نشان میدهیم که چرا باید به برند ما اهمیت دهند.
داشتن یک سیر داستانی خوب، از مواردی است که به موفقیت کمپین بازاریابی محتوایی کمک بسیاری میکند. داستانها اگر به زیبایی بیان شوند، مخاطبان را به اشتراکگذاری تشویق میکنند و به دنبال آن، هر چه افراد بیشتری داستان شما را ببیند یا بخوانند، شما را به موفقیت در امر بازاریابی محصولات یا خدماتتان نزدیکتر خواهند کرد.
داستانسرایی در بازاریابی محتوایی میتواند در قالبهای مختلفی چون ویدئو، تصویر، متن، اینفوگرافیک، اسلاید، پست در وبلاگها و شبکههای اجتماعی و حتی در صفحه درباره ما سایت شرکتها ظاهر شود.
چرا تکنیک داستان سرایی در بازاریابی دارای اهمیت است؟
دلایل مختلفی برای استفاده از داستانسرایی در بازاریابی وجود دارد که میتواند منجر به افزایش فروش، برندسازی، تعامل بیشتر با مخاطب، آموزش، نمایش توانایی انجام داستانسرایی به رقبا و … شود. در ادامه با مهمترین این دلایل آشنا خواهید شد.
-
خلاصه مفاهیم و سادهکردن پیامهای پیچیده با استفاده از استوری تلینگ
برای اکثر افراد پیش آمده که در حین مواجه شدن با یک مسئله جدید، آن را به راحتی درک نکرده و دچار سردرگمی شدهاند. در اینجاست که داستانسرایی به عنوان یک راهحل برای این مشکل، به کمک میآید. حتما به خاطر دارید که در دوران مدرسه، معلمها برای توضیح یک مسئله سخت ریاضی یا فیزیک، داستانهایی از زندگی واقعی میزدند و از این طریق، به درک بهتر مطلب کمک میکردند. داستانها میتوانند پیامهای پیچیده را ساده کنند و به درک بهتر مطلب کمک کنند. این مورد را میتوان یکی از مهمترین ویژگیهای داستانسرایی در بازاریابی دانست.
به طور مثال برخی برندهای مشهور تولید تلفن هوشمند مانند برند اپل، به جای استفاده از اصطلاحات فنی که تنها برخی از مشتریان آن را درک میکنند، از داستان استفاده میکنند تا به مصرفکنندگان خود نشان دهند که چگونه محصولات این برند نسبت به دیگر رقبا، برای آنها مفید هستند. مثلا شرکت اپل در یک ویدئو داستان چند همکار را به نمایش گذاشت که تنها چند روز مهلت داشتند تا ارائه محصول جدید خود را برای مدیرشان آماده کنند. در این ویدئو این چند همکار از محل کار یا از خانه با یکدیگر همکاری میکردند، به مشورت با سازمانهای دیگر میپرداختند و به آمادهکردن ارائه محصول خود مشغول بودند و تمامی این کارها را با استفاده از ابزارهای اپل انجام میدادند. اپل با این ویدئو کارآمدبودن ابزارهای خود را به کارمندان نشان داد و بدون استفاده از اصطلاحات فنی، از المانهای آشنا برای مخاطب استفاده کرد و در نهایت بهترین تاثیر را گذاشت.
-
گرد هم آوردن مردم با استفاده از استوری تلینگ
داستان را میتوان یک زبان جهانی دانست. مخاطبان، قهرمانهای داستانها را درک میکنند و احساسات خوشحالی، خشم، امید و ناامیدی آنها را پردازش میکنند. این پردازش احساسات در داستانها، موجب میشود متنوعترین آدمها در کنار هم به یک حس مشترک برسند. در دنیای امروزه که افراد تفاوتهای بسیاری دارند و هر جمعی دارای زبان، مذهب، قومیت و … مخصوص به خود هستند، با استفاده از داستان میتوان احساسات اجتماعیشان را تحریک و آنها را به دور هم جمع کرد.
-
انگیزه بخشیدن با استفاده از استوری تلینگ
برندها میتوانند با استفاده از استوری تلینگ، خود را معتبر و شفاف نشان داده و با این روش ارتباط بین خود و مشتریان را عمیقتر کنند. هر چه ارتباط عمق بیشتری داشته باشد، مخاطبان انگیزه بیشتری برای خرید پیدا میکنند.
یکی از بهترین مثالها در این زمینه را میتوان برند مادکلوث (ModCloth) دانست. مادکلوث با استفاده از روش استوری تلینگ، داستان واقعی بنیانگذاران شرکت را روایت کرد و از این طریق، به نام برند خود ارزش بخشید. همچنین بیان چنین داستانی موجب شد صاحبان کسبوکارهای بسیاری از داستان بنیانگذاران این شرکت برای پیشبرد کار خود، الهام بگیرند.
هدف از داستان سرایی در بازاریابی محتوایی و تبلیغات
اگر به دنبال خلاصهکردن بازاریابی به یک هدف نهایی ساده باشید، آن هدف میتواند افزایش فروش باشد. درست است که این مورد یکی از مهمترین اهداف بازاریابی محسوب میشود ولی اگر در داستانسرایی، تنها هدف را افزایش فروش قرار دهید، در انتها موفق نخواهید شد و تنها هزینه زیادی را از دست خواهید داد. در استفاده از روش داستانسرایی، به جای تمرکز بر فروش بیشتر محصولات یا خدماتتان، بر برقراری ارتباط با مخاطبان تمرکز کنید. پیدا کردن ارتباطی عمیق با مخاطب موجب اعتماد بیشتر او به برند شده و او را به مشتری وفادار تبدیل خواهد کرد. در نهایت، مشتری وفادار تاثیر بالایی بر میزان فروش خواهد گذاشت و از این طریق، داستانسرایی به هدف نهایی بازاریابی که افزایش فروش است نیز کمک میکند.
ویژگیهای یک داستان خوب برای بازاریابی محتوایی
درست است که خوب بودن یک داستان، به صورت مستقیم با نظر مخاطب ارتباط دارد، ولی توجه به چند ویژگی میتواند داستان مناسبی را برای مخاطب به وجود بیاورد و منجر به موفقشدن برند در امر داستانسرایی شود.
- آموزش: داستان خوب میتواند گستره دانش مخاطب را افزایش دهد. هر چه یک داستان رساتر و جذابتر بیان شده باشد، بیشتر حس کنجکاوی مخاطب برای پیدا کردن اطلاعات را تحریک خواهد کرد.
- جذابیت: داستان خوب موجب درگیری مخاطب میشود و علاقه وی به اتمام داستان را بیشتر میکند و احتمال آنکه تا انتها مطلب را دنبال کند نیز افزایش مییابد. این اتفاق، باعث میشود که برندها، پیام خود را به صورت کامل به مخاطبان انتقال دهند.
- ساختارمند: داستان خوب باید از یک ساختار خاص و مشخص پیروی کند تا بتواند بر مخاطب تاثیر مثبت بگذارد و احساسات او را برانگیزد. پیروی از یک ساختار مشخص، به انتقال پیام اصلی کمک بسیاری خواهد کرد.
- جهانشمول: همانطور که پیشتر گفتیم داستان، زبانی مشترک است. به همین دلیل داستانی که جهانشمول باشد و موجب برقراری ارتباط با طیف گستردهای از مخاطبین شود، روی احساسات آنها تاثیر گذاشته و در نهایت یک داستان خوب تلقی میشود.
- بهیادماندنی: داستانی که در ذهن مخاطب باقی بماند و بر ذهن او تاثیر مثبت بگذارد، داستان خوبی خواهد بود. حال هدف از این داستانسرایی، طنزپردازی باشد یا الهام بخشیدن.
- کشمکش: روش تقابل شخصیت داستان با یک چالش را میتوان کشمکش نامید. ایجاد کشمکش در داستان، احساسات مخاطب را برمیانگیزد. اگر داستان دارای کشمکش نباشد، احتمالا موردی که روایت میشود، داستان نیست.
- شخصیت: از دیگر ویژگیهای مهم یک داستان خوب وجود حداقل یک شخصیت در داستان است. این شخصیت کلید ارتباط بین داستان و مخاطب خواهد بود. در صورتی که مخاطب بتواند خود را جای شخصیت بگذارد و با او همراه شود، به احتمال زیاد مجاب میشود کاری که از او انتظار دارید را انجام دهد.
مراحل داستانسرایی در بازاریابی و تبلیغات
برای این که داستانهای شما شنیده شوند و بهترین تاثیر را بر مخاطب بگذارند، لازم است یک مسیر مشخص و درست را طی کنید. برای انجام این کار باید مراحل زیر را انجام دهید:
-
شناخت مخاطب
برای نوشتن یک قصه جذاب، ابتدا باید مخاطب خود را بشناسید. از این رو بهتر است قبل از داستانسرایی، در رابطه با بازار هدف خود تحقیق کنید و مشتریان خود را بشناسید. پس از شناخت کسانی که داستان شما را میخوانند یا میبینند، بهتر میتوانید قدمهای بعدی در داستانسرایی را بردارید.
-
مشخصکردن پیام اصلی داستان
هر داستانی باید یک پیام واحد داشته باشد، چه این داستان چندخطی باشد و چه چندصفحهای. قبل از داستانسرایی، پیام داستان به عنوان یک زیربنا باید مشخص شده باشد تا داستان حول محور آن شکل بگیرد. در صورتی که بتوانید داستان خود را در چند کلمه خلاصه کنید، یعنی داستان شما دارای یک هدف خاص است. این هدف میتواند معرفی یک محصول جدید، فروش بیشتر محصولات قدیمی، جذب سرمایه یا معرفی برند باشد.
-
مشخصکردن نوع داستان
نوع داستان میتواند متفاوت باشد و برای این که تعیین کنید چه نوع داستانی را میخواهید روایت کنید، لازم است در ابتدا مشخص شود که مخاطبان با خواندن داستان شما، قرار است چه حسی را تجربه کنند. نوع داستان شما میتواند شامل یکی از موارد زیر شود:
-
- ارائه اطلاعات شخصی: روایت موفقیتها و شکستهای انسانی میتواند یکی از انواع داستانسرایی باشد. به طور مثال استفاده از تجربیات صاحب برند در داستانسرایی، میتواند احساس نزدیکی بسیاری بین خواننده و گوینده داستان به وجود بیاورد.
- همکاری با خوانندگان: نوع داستان شما میتواند به همکاری با خوانندگان منجر شود. یعنی داستان به گونهای باشد که مخاطبان پس از خواندن یا دیدن آن، به شباهتهای بین قهرمان داستان و خودشان پی ببرند و از این طریق، مجبور به گفتگو شوند.
- تشویق به عمل کردن: داستان میتواند نحوه انجام یک عمل موفق در گذشته را شرح دهد و بگوید چطور مخاطبان میتوانند به نتیجه مشابه با نتیجه داستان برسند. با استفاده از این روش مخاطب تشویق به عمل کردن خواهد شد.
- انتقال ارزش: داستانی را روایت کنید که مخاطبان با احساسات و موقعیتهای آن آشنا باشند و بتوانند آنها را در زندگی خود پیاده کنند. از این نوع از داستانسرایی زمانی استفاده میشود که به دنبال انتقال ارزشی باشند که برخی افراد جامعه آن را درک نمیکنند.
- انتقال دانش: میتوانید داستانی را روایت کنید که در طی آن، دانش خاصی به مخاطب منتقل شود و به کمک آن بتواند مشکلی را حل کند.
-
تصمیمگرفتن در رابطه با نوع فراخوانی به عمل
فراخوانی به عمل (Call to Action) را میتوان اساس اصلی داستان در بازاریابی دانست. عمل فراخوانی همان اقدامی است که میخواهید مخاطب پس از خواندن یا دیدن داستان شما انجام دهد که میتواند عضویت در خبرنامه وبسایت، خرید اشتراک وبسایت، خرید محصول، تشویق به شرکت در یک دوره آموزشی و غیره باشد. در کنار هدف خود، عبارت کال تو اکشن را نیز تعیین کنید و این دو را در راستای هم پیش ببرید. به طور مثال اگر هدف شما از داستانسرایی، به وجود آمدن همکاری بین مخاطب و برند است، میتوانید از عبارت «این مقاله را با دوستان خود به اشتراک بگذارید» استفاده کنید.
-
مشخصکردن روش ارائه داستان
داستانها میتوانند شیوه روایی متفاوتی داشته باشند. این شیوه روایی مناسب با نوع داستان و همچنین زمان و هزینه سازمان انتخاب میشود. در ادامه با روشهای ارائه داستان در بازاریابی آشنا خواهید شد.
-
- داستان مکتوب: داستانهای مکتوب بیشتر متنی هستند و در برخی مواقع همراه با تصاویر نیز منتشر میشوند. این نوع داستانها از طریق مقالات، کتابها، پستهای وبلاگی و مواردی از این دست منتشر میشوند. ویژگی خوب داستانهای مکتوب، دردسترسبودن و مقرونبهصرفهبودن آنهاست چون برای نوشتن و انتشار به کمترین تجهیزات نیاز دارند.
- داستان روایی: از داستانهای روایی در همایشها و سخنرانیها استفاده میشود. این دسته از داستانها زمانی اثرگذار هستند که به صورت زنده ارائه شوند. به همین دلیل برای استفاده از این روش به مهارت بیشتری برای انتقال پیام و احساسات نیاز است. یکی از مثالهای معروف استفاده از روش روایی، سخنرانیهای همایش Ted است.
- داستان شنیداری: داستان شنیداری را میتوان زیردسته داستانهای روایی دانست با این تفاوت که از قبل ضبطشده و زنده نیست. داستانهای شنیداری معمولا در قالب کتاب صوتی یا پادکست روایت میشوند. گفتنی است با توجه به پیشرفت تکنولوژی و استقبال مردم از پادکستها، استفاده از این روش برای داستانسرایی در بازاریابی بسیار محبوب شده و مقرونبهصرفهبودن آن نیز یکی از ویژگیهای مهم این روش محسوب میشود.
-
نوشتن داستان
مرحله نوشتن داستان اصلیترین مرحله داستانسرایی است. حال که پیام اصلی، هدف و عبارت فراخوانی به عمل را مشخص کردهاید، در این مرحله جزئیاتی را اضافه کرده و نوشتن داستان را با خلاقیت خود شروع کنید. ممکن است در این مرحله چندین بار از اول شروع به نوشتن کنید و مسیر داستان را تغییر دهید یا حتی شخصیت اصلی داستان را از ابتدا در ذهن خود خلق کنید، ولی به دلیل اهمیتی که مرحله نوشتن داستان دارد، وقت و انرژی زیادی که برای آن گذاشته میشود، در نهایت تاثیر مثبت خود را نشان خواهد داد.
-
کمک به اشتراکگذاری داستان
نوشتن داستان، آخرین مرحله داستانسرایی در بازاریابی محتوایی نیست. بعد از نوشتن، لازم است به به اشتراکگذاری محتوای خود کمک کنید و داستان را به دست مخاطبان برسانید. برای این کار از روشهای مختلفی میتوان استفاده کرد. به طور مثال وایرال کردن داستان در شبکههای اجتماعی میتواند به بیشتر دیدهشدن آن کمک بسیاری کند. هر چه، داستان شما در رسانههای بیشتری به اشتراک گذاشته شود، مخاطبان بیشتری نیز جذب هدف شما خواهند شد.
تکنیکهای موثر برای داستانسرایی در بازاریابی محتوایی
مانند همه موضوعات در حوزه بازاریابی، در داستانسرایی نیز نمیتوان یک نسخه را برای هر کسبوکاری استفاده کرد. برخی تکنیکها وجود دارند که در بازاریابی محتوایی استفاده شدهاند و نتیجه خوبی را به جای گذاشتهاند که در ادامه با مهمترین آنها آشنا خواهید شد.
-
شخصیسازیکردن داستانهای خود
داستان را از دیدگاه خودتان یا فرد دیگری همراه با ذکر نام او بیان کنید چرا که امروزه مردم دیگر علاقهای به خواندن داستانهای آماده و کلیشهای ندارند. داستانهای شخصی تاثیرگذاری بیشتری دارند زیرا این داستانها جوری بیان میشوند که خواننده دغدغههای شخصیت اصلی داستان را درک کرده و ممکن است با مسائلی مثل آن روبهرو شده باشد. صحبتهای شخصیت اصلی داستان میتواند سوالات احتمالی مردم را پاسخ دهد. استفاده از این تکنیک برای آن دسته از کمپینهای بازاریابی که در رابطه با محصولات یا خدمات صحبت میکنند، مناسب است.
-
بیان هدف به صورت ساده و صریح
از بیان هدف خود در داستان به صورت پیچیده بپرهیزید و از سادهترین و موثرترین موارد برای جلبتوجه افراد استفاده کنید. استفاده از کلمات مناسب و ساده در بیان داستان، حس نزدیکی بیشتری را در مخاطب به وجود میآورد.
-
درگیرکردن احساسات خواننده
داستانسرایی محتوایی در بازاریابی، نیاز است حس نزدیکی با مخاطب به وجود بیاید. به همین دلیل داستان را طوری بنویسید که احساسات مخاطب را درگیر کند. این احساسات میتواند شامل خنده، تحسین، ترس و نوستالژی باشد.
-
استفاده از محتوای بصری
در حین نوشتن داستان خود تنها به متن اکتفا نکنید. این روزها کمتر کسانی هستند که علاقمند به خواندن متنهای طولانی در رابطه با مزایای محصولات یا خدمات یک برند باشند. به همین دلیل لازم است برای راحتی مخاطب در خواندن، محتواهای بصری مانند تصویر، ویدئو، گیف، اسلاید، اینفوگرافیک و … به متن نوشتهشده اضافه شود.
از تکنیک داستان سرایی برای چه کسبوکارهای میتوان استفاده کرد؟
هر کسبوکاری میتواند از داستانسرایی برای تبلیغات خود استفاده کند. ولی نوع داستان و موارد مرتبط به داستان به عوامل بسیاری چون بودجه، نوع و منابع سازمان بستگی دارد. از این رو با توجه به نوع کسبوکار میتوان از استوریتلینگ در بازاریابی استفاده کرد.
نمونههای موفق داستان سرایی در بازاریابی
- شرکت اپل
شرکت اپل یکی از نمونههای موفق داستانسرایی در بازاریابی را تا به امروز انجام داده است. «میانبر» داستان سهچرخه گمشدهای را بیان میکند که برای پیدا کردن صاحب خود سفر پرماجرایی را شروع میکند. این داستان توسط مایکل گراندی، کارگردان برنده اسکار ساخته شده و در فیلمبرداری آن، تنها از آیفون ۷ پلاس استفاده شده است. بسیاری از ویژگیهای آیفون در فیلمبرداری اعم از فیلمبرداری زیر آب، فیلمبرداری به صورت انیمیشن، فیلمبرداری به صورت صحنه آهسته و تایملپس در این ویدئو جای گرفت و توجه بسیاری از رسانهها را به خود جلب کرد. اپل با استفاده از این روش به جای لیستکردن ویژگیهای گوشی جدیدش، آن را به شکل داستانی و قابل فهم به تصویر کشید.
- شرکت کوکاکولا
کوکاکولا در یک کمپین بازاریابی، از واقعیت افزوده (AR) خلاقانهای در داستانسرایی استفاده کرد. طی این کمپین، مخاطبان میتوانستند با استفاده از گوشی همراه خود، یکی از ۱۲ داستان ارائه شده روی قوطی نوشابه کوکاکولا را مشاهده کنند. هر کدام از این داستانها دارای شخصیتهای متحرکی بود که به دنبال پیداکردن راهحلی مناسب برای تقسیم یک قوطی نوشابه بین همدیگر بودند. با استفاده از این واقعیت افزوده، مخاطبان میتوانستند داستانهای ذکرشده را در محیط کار و زندگی خود تجربه کنند و زمینهای برای اجرا این داستانها به وجود بیاورند و در نهایت داستان خود را با افراد دیگر به اشتراک بگذارند. این کمپین از طرف هنرمندان بسیاری مورد توجه قرار گرفت.
- شرکت نایک
شرکت نایک به عنوان یکی از مشهورترین تولیدکنندههای پوشاک ورزشی در دنیا، از سال ۱۹۹۹ که تبلیغات خود را در دنیای وب شروع کرد، از تکنیک داستانسرایی در تبلیغات خود استفاده کرد و اولین تبلیغ خود را به مدت یک دقیقه تولید و منتشر کرد. در این تبلیغ از دوران حرفهای مایکل جردن که از بسکتبالیستهای معروف دنیاست، تجلیل شد و در طی آن محصولات شرکت نیز معرفی شد. به طور کل نایک از روش داستانسرایی در تبلیغات خود تا به امروز استفادههای زیادی برده است.
جمعبندی
قدرت داستانسرایی در دنیای امروز به قوت خود باقی مانده است. حتی پیشرفت تکنولوژی هم بر علاقه مردم به شنیدن داستان تاثیری نگذاشته و هنوز هم افراد بسیاری هستند که به این موضوع علاقه دارند. در نتیجه میتوان گفت استفاده از داستانسرایی در بازاریابی محتوایی میتواند تاثیر شگرفی در شناختهشدن برند و محصولات یا خدمات آن داشته باشد. داستانسرایی شامل مراحلی است که انجام قدم به قدم آن از اهمیت بسیاری برخوردار است و لازم است به هر کدام از مراحل دقت کافی شود. کشور ما از گذشته ادبیات داستانی غنی داشته و مردم ما علاقه وافری به شنیدن داستان دارند، به همین دلیل استفاده از تکنیکهای داستانسرایی در بازاریابی میتواند اثرگذاری بسیاری بر مردم ایران داشته باشد.
در این مطلب سعی بر آن شد که به طور کلی به داستانسرایی و موارد مرتبط با آن پرداخته شود تا افرادی که با این نوع از بازاریابی آشنایی خاصی ندارند، به خوبی آن را درک کنند. در صورتی که این مطلب برای شما مفید بوده است، خوشحال میشویم آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.