یافتن راههای درست یکی از روشهای رسیدن به موفقیتهایی است که آرزوی دیدارشان را داریم. با این وجود، راههای دیگری هم برای این کار وجود دارند که شاید چندان خوب نباشند اما چشممان را به جمال چالهچولههای مسیر روشن میکنند.
وقتی بدانیم دو متر جلوتر یه چاله بزرگ وجود دارد و اگر در همین مسیر به حرکت ادامه دهیم با سر به درونش شیرجه خواهیم زد، حتما قدمهایمان را با چند زاویه اختلاف بر میداریم تا درون آن چاله نیفتیم. ما هم در این گفتار میخواهیم گوشی را دستتان بدهیم و شما را از اشتباههای نابخشودنی در تولید محتوای رپرتاژ آگهی آگاه کنیم تا در طول مسیرتان دچارشان نشوید. با ما همراه باشید.
در این مقاله با مطالب زیر آشنا میشوید:
Toggleبا 7 قاتل رپرتاژ آگهی آشنا شوید
انجام هر یک از این اشتباهها میتواند زحمتهای شما برای نوشتن یک رپرتاژ دستاول را ضایع کند. بیایید دانه به دانه با آنها آشنا شویم:
- انتخاب رسانه نادرست
اشتباه کردن در انتخاب رسانهای که میخواهیم رپرتاژمان را در آن منتشر کنیم یکی از اشتباههای نابخشودنی در تولید محتوای رپورتاژ به شمار میرود. چون هر چقدر هم که محتوای شما عالی باشد وقتی در بستر اشتباهی منتشر شود راهی برای دیده شدن پیدا نمیکند و شما به هدفی که برای آن محتوا دارید نخواهید رسید.
- به رگبار بستن متن با تبلیغ
اشتباه بعدی که به اسم رپرتاژ آگهی گره خورده است، اشتباه گرفتن این محتوا با تبلیغات محض است. در واقع، برخی فکر میکنند که وقتی در حال نوشتن رپورتاژ آگهی هستند باید تا جایی که میتوانند از فرصت به دست آمده برای تبلیغ کردن نهایت استفاده را ببرند. با وجود آنکه واژههای «رپرتاژ» و «آگهی» هر دو به معنای «تبلیغ» هستند اما واقعا «رپرتاژ آگهی» به معنای تبلیغ آنچنانی نیست. در واقع، میتوان گفت که این محتوای بینوا اسمش بد دَر رفته است.
باید یک نکته مهم را آویزه گوشمان کنیم و آن این است که هیچکس با هدف دیدن تبلیغ، جذب یک محتوا نمیشود؛ مثلا اینطور نیست که مخاطب وارد یک سایت شود و بگوید: «خُب، بذار ببینم تبلیغ جدید چی اومده که برم نگاه کنم!» چنین چیزی وجود ندارد. بنابراین، نوشتن متنی که فقط تبلیغاتی باشد، تماشاچی نخواهد داشت. چون انسانها تشنه اطلاعات، خبرها و محتواهای مفید هستند.
با این حساب، ما باید رپرتاژ خودمان را به محتوایی مفید و ارزشمند تبدیل گردانیم. آن هنگام است که میتوانیم آن را با چاشنی تبلیغات، مزهدار کنیم. به دنبال این ماجرا، مخاطبمان محتوا را مصرف میکند و امکان اینکه به سراغ تبلیغ هم برود و عملی که از او انتظار داریم را انجام دهد افزایش مییابد.
پیشنهاد من این است که فقط یکسوم محتوا را برای نوشتن تبلیغات، کنار بگذاریم و در دو سوم باقیمانده محتوایی ارزشمند و گرهگشا را به رشته تحریر دربیاوریم. بد نیست ماجرا را از دید مدیر وبسایتی که قرار است محتوای رپرتاژ شما را در سایتش منتشر کند هم ببینید.
درست است که شما برای درج شدن محتوایتان در آن سایت پول میدهید اما این بدان معنا نیست که میتوانید آن را به یک تبلیغ جانانه تبدیل کنید. ناگفته نماند که بسیاری از سایتها اصلا رپرتاژ آگهی را قبول نمیکنند.
- تنبلی و انتشار محتوای تکراری
تولید، کاری زمانبر است. البته اگر منظورتان از «تولید» تولید یک محتوای جدید و عالی باشد. بسیاری از سایتها از زیر بار تلاش و زمانی که باید برای این بگذارند شانه خالی میکنند.
به این ترتیب، تنها زحمتی که برای تولید محتوای رپورتاژ میکشند این است که یکی از محتواهای سایتشان را برمیدارند، کمی آن را دستکاری میکنند، یک تبلیغ، اطلاعات تماس یا آدرس سایت هم تنگش میچسبانند و آن را راهی سایت پذیرنده میکنند. انجام این کار، چند ایراد بزرگ دارد:
اول اینکه، گوگل در حین ارتکاب جُرم، مچمان را میگیرد. چون محتوایی که میخواهیم آن را به عنوان یک محتوای جدید منتشر کنیم، قبلا توسط گوگل ایندکس شده است. بنابراین، گوگل با چشمی بازتر و حواسی جمعتر این محتوا را زیر نظر میگیرد و شک میکند که شما با مدیر سایت، ساختوپاخت کرده باشید.
یادتان باشد که رپرتاژ آگهی، یک تکنیک سئو کلاه سفید در سئو نیست. بنابراین، باید آن را تمیز انجام بدهید. وقتی با محتوای تکراری رپرتاژ میدهید، درست مانند آن است که روی شانههای گوگل میزنید و میگویید: «گوگل جان، من قبلا این محتوا را کار کردهام و حالا میخواهم آن را در اختیار یک سایت دیگر قرار بدهم تا دوباره منتشرش کنند و دو تا لینک هم به ما بدهند.»
ممکن است که بگویید بله، شاید این سایت دلش خواسته که محتوای خوب من را در سایتش کپی کند و یکی دو لینک هم به من بدهد. چه اشکالی دارد؟ گوگل باید از خدایش هم باشد که چنین سایتهای وزین، فهمیده و با فرهنگی وجود دارند.
اما احتمالا گوگل به این چیزها اهمیتی نمیدهد. چون میداند که گربه، محض رضای خدا موش نمیگیرد و هیچکس، محتوای یک سایت دیگر را کپی نمیکند یا دستکم اگر هم کپی کند، دوباره به خود آن لینک نمیدهد. مگر اینکه آن سایت، کارش کپی محتوا از دیگر سایتها باشد.
پس، نتیجه اخلاقی این که: «لطفا پس از خرید رپورتاژ به دنبال موضوع بگردید و از صفر، نوشتن یک محتوای جدید را آغاز کنید.»
- رپورتاژ آگهی، فقط برای بکلینک نیست
نباید رپرتاژ را به چشم یک تبلیغ برای مثلا اینستاگرام ببینید که تنها انتظارتان از آن، استوری کردن پست شما به مدت چند ثانیه است. محتوایی که به عنوان رپرتاژ منتشر میکنید در سایت پذیرنده ماندگار میشود. این محتوا، نماینده سایت شما در سایت دیگران است. بنابراین نمیتوانید فقط با عینک سئو و بک لینک به نماینده خودتان نگاه کنید. نماینده شما در سایتهای دیگر، نمونهای از خود شما است که باید با ارائه محتوای ارزشمند به او اعتبار بدهید.
- تغییر دادن لحن خودتان برای خوشامد سایت پذیرنده
گاهی پیش میآید که لحن سایت شما با لحن سایتی که میخواهد محتوای رپرتاژتان را منتشر کند از زمین تا آسمان تفاوت دارد؛ مثلا شاید لحن آنها خودمانی و لحن شما رسمی باشد. به همین دلیل، این فکر اشتباه از سرتان میگذرد که باید همرنگ جماعت شوید و لحن خودتان را شبیه به لحن سایت آنها کنید.
اگر چنین فکری کردید خیلی زود به یاد مثالی که با هم زدیم بیفتید: «محتوای رپورتاژ آگهی شما نماینده شما در سایت دیگران است.» حالا به من بگویید که آیا نماینده شما باید به شکل و شمایل سایت دیگران دربیاید؟ اگر اینطور باشد دیگر نمیتوانید آن محتوا را نماینده خودتان صدا بزنید. چون دیگر شباهتی به شما ندارد و با بیگانهها یککاسه شده است.
درست است که باید ساختار محتوای خودتان را کمی دستکاری کنید تا بتوانید آن را در سایت پذیرنده، منتشر گردانید اما این بدان معنا نیست که لحن نوشتاری خودتان را از بیخوبُن تغییر دهید. شاید حجم ناآشنایی شما با مخاطب هدفتان در این ماجرا دست داشته باشد و به همین علت، در هر سایت به یک رنگ ویژه درآمدهاید.
- ارسال نمایندگان کسالتآور به کشورهای دوست و همسایه
تمام مزه محتوای رپرتاژ به جذاب بودن متن آن است. اگر متن محتوای شما خستهکننده یا سرشار از غلطهای املایی و نگارشی باشد نباید خیلی به آن امید ببندید. چون دیده نمیشود! چه بهتر آنکه محتوای رپرتاژ را با چاشنی داستانسرایی به چیزی خوشمزه و خواستنی تبدیل کنید تا خودبهخود، خوانندگان را به سمت خود جذب کند. چون محتوا را برای سایت خودتان نمینویسید.
بنابراین، به هیچ دادهای در مورد میزان استقبال از محتوایتان دسترسی ندارید. با وجود آنکه پلتفرمی مانند «تریبون» گزارش بازدید از ریپورتاژ منتشر شده در اختیارمان میگذارند اما میزان اسکرول کاربر در صفحه را نمیتوانید رصد کنید.
نویسندگان حرفهای تریبون را به تیم خود اضافه کنید تا با تولید محتوای جذاب، راحتتر از همیشه مخاطبان هدف خود را جذب کنید و به رتبههای برتر گوگل برسید.
جای چه نوع فرمتهای محتوایی در رپورتاژها خالی است؟
یادتان باشد که رپرتاژ آگهی نباید تنها یک متن باشد. شما باید از تصویرهای خوب هم در آن استفاده کنید. گذشته از این، استفاده از فرمت فیلم هم میتواند محتوای شما را جذابتر کند. ناگفته نماند که این ویدیو گذاشتن در پیج، چند مزیت دارد؛ مثلا اینکه شاید کاربر به بهانه نکته مبهمی که در این ویدیو وجود دارد برای رپرتاژ آگهی شما کامنت بگذارد.
- تفلون بودن عنوان محتوا
اگر محتوای شما عالی باشد اما عنوان گیرایی نداشته باشد، شانسی برای خوانده شدن پیدا نمیکند. بنابراین، زمان گذاشتن روی پیدا کردن یک عنوان جذاب، کاملا ارزشش را دارد. چون عنوان محتوا، اولین دریچه آشنایی او با محتوا است. اگر این دریچه، زنگار گرفته و ِزبار دَررفته باشد، هیچ مخاطبی دوست ندارد که به آن دست بزند، چه رسد به اینکه آن را باز کرده و از ماجرای پشت دریچه با خبر شود.
«دیوید اگیلوی» در کتاب «اعترافات یک تبلیغاتچی» تاکید میکند که عنوانها چندین برابر بیشتر از متنها دیده میشوند. دقیقا مثل ماجرای روزنامه خواندن است. وقتی یک روزنامه را باز میکنید ابتدا به سراغ تیترها میروید و اگر چیزی ذهنتان را درگیر کرد زحمت خواندن آن محتوا را به خودتان میدهید. در سایتها همینطور است. گذشته از این، رپرتاژ آگهیها معمولا در سایتهای خبری یا مجلهمحور منتشر میشوند که این موضوع هم به نوبه خود، ماجرای نوشتن تیترهای جذاب را مهمتر میکند.
خلاصهای از آنچه با هم در اشتباههای نابخشودنی در تولید محتوای رپرتاژ آگهی گفتیم:
- اشتباه در انتخاب یک سایت مناسب برای انتشار رپرتاژ آگهی، شانس دیده شدن محتوایتان را کاهش میدهد.
- استفاده زیاد از تبلیغات و نوشتن محتوای نهچندان دلچسب یا حتی استفاده از محتواهای تکراری، گوگل را نسبت به شما مشکوک میکند.
- رپرتاژ شما، نماینده سایتتان در سایتهای دیگر است. بنابراین، از لحن سایت خودتان برای نوشتن آن کمک بگیرید.
- تا جای ممکن، محتوای خود را جذاب بنوسید تا از موفق شدن آن مطمئن شوید.
- جذاب بودن عنوان اصلی محتوا، یکی از رازهای موفقیت رپرتاژ آگهیها به شمار میرود.
نظر شما چیست؟ فکر میکنید چه اشتباههای دیگری در رپورتاژ آگهیها وجود داشته باشند؟
مفید بود ممنونم