استراتژی محتوا یکی از نیازهای اولیهای است که هر مجموعهای به آن نیاز دارد. استراتژی محتوایی دقیقا همان نقشه راهی است که به شما نشان میدهد باید در چه مسیری حرکت کنید تا به اهداف خود برسید و به کسبوکار شما کمک میکند که قدم به قدم محتواهای مرتبط و درستی برای کاربران تهیه کند.
بینظمی در هر موردی میتواند موجب سردرگمی شود؛ تولید محتوا هم از این قاعده مستثنی نیست و اگر نقشه و برنامه خاصی برای آن نباشد، ممکن است کاربر دچار سردرگمی شده و از اهداف ما دور شود. بحث اهمیت استراتژی و طراحی آن، بسیار مفصل است و همهچیز به چیدن استراتژی ختم نمیشود. بعد از طراحی آن، باید مدام آن را ارزیابی کنید و درست بودن مسیر را مورد بررسی قرار دهید.
در این مطلب از بلاگ تریبون، قصد داریم که چگونگی ارزیابی نقشه راه را برای شما شرح دهیم و به چگونگی انجام آن بپردازیم.
استراتژی محتوایی چیست؟
ارزیابی اثربخشی استراتژی محتوای شما بخش مهمی از رشد دید ارگانیک و نیز افزایش مهارتهای شما به عنوان SEO است. تکنیکهایی مانند پیشبینی میتواند به شما کمک کند تا ارزش یک قطعه جدید از محتوا یا تغییر سایت را برآورد کنید، اما ثبت عملکرد واقعی مرتبط با این تغییرات و مقایسه آنها با پیشبینیهای شما ممکن است به این معنا باشد که شما دائم در حال بررسی وضعیت هستید که میتواند برای بهبود طرحهای آینده مورد استفاده قرار گیرد.
در SMX Convert، الکسیس ساندرز، مدیر SEO در مرکل، تاکتیکهای مورد استفاده برای آنالیز استراتژیهای سایت برای بهبود مستمر را بیان میکند. با اینکه این تکنیکها اغلب مربوط به محتوا هستند، میتوانند به دیگر جنبههای یک سایت، مانند تجربه کاربری (UX)، هم ارتباط داشته باشند.
در این مقاله با مطالب زیر آشنا میشوید:
Toggleموانع بالقوه برای ارزیابی استراتژی
ارزیابی میتواند به شما کمک کند بفهمید چه چیزی برای برند و بینندگان شما بهتر عمل میکند، اما تنها در صورتی که بتوانید صحت تجربیات خود را تضمین کرده و بر چالشهای مربوط به آنها غلبه کنید.
- اطمینان زیاد از پیشبینی
پیشبینی وضعیت میتواند نیازمند سطح بالایی از تلاش، مهارت، راحتی و تجزیه و تحلیل و زمان باشد. همچنین باید یک مدل برای کار کردن با یک رویکرد مشخص کنید که ثبات را تضمین کند. ساندرز گفت: «خوشبختانه، این تلاش ممکن است به مرور زمان کاهش یابد، شما میتوانید در آن بهتر شوید، اما زمان بیشتری طول میکشد و این یکی از چالشهایی است که بسیاری از مردم باید با آن روبرو شوند».
- تداخل تیمها
سایتهای بزرگ به طور معمول افراد زیادی دارند که تلاش میکنند چیزهای متفاوتی را در سایت اجرا کنند. به عنوان مثال، یک سایت تجارت الکترونیک ممکن است تیمهای مختلفی داشته باشد که به تجارت، موجودی، بهروزرسانی قیمتگذاری و توسعه اختصاص دارد. این موضوع ممکن است باعث شود که شما نتوانید به درستی ارزیابی استراتژی را انجام دهید.
- زمان
برای دستیابی به یک نمایش دقیق از این که چگونه تغییراتی که انجام دادهاید، روی سایت یا کسبوکار شما تاثیر میگذارند، مهم است که یافتههای خود را در طول زمان ثبت کنید. در نهایت چه زمانی یک اثر را خواهید دید؟ ساندرز در این مورد میگوید: «یکی از راهحلها که در شرکت ارائه کردهایم، با ثبت تغییرات در زمانهای مختلف و گزارش دادن ۱۵ روزه، ۳۰ روزه یا ۶۰ روزه پس از یک رویداد خاص، اطمینان حاصل کنید که شما به رکورد مدنظر خود رسیدید».
- واکنشهای موتورهای جستجو
ساندرز گفت: « ممکن است فکر کنید که محتوای شما بهترین محتوا در جهان است»، اما موتورهای جستجو، این حق را دارند که مشخص کنند بهترین نتیجه چیست. بنابراین یک سطح مشخص وجود دارد که تغییرات ما روی آن بیاثر است.
- محدودیتهای زیرساخت داده
اگر شما علاقمند هستید که بدانید آیا کاربران روی دکمه خاصی کلیک میکنند یا به یک مسیر خاص میروند، ولی واقع اطلاعاتی را ثبت نکردهاید، نمیتوانید آن را گزارش کنید. برای آنهایی که با این محدودیتها مواجه هستند، لازم است که ردیابی مناسب و تجزیه و تحلیل به جلو حرکت کند تا بتوانید در نهایت دادهها را به درستی در اختیار داشته باشید.
نویسندگان حرفهای تریبون را به تیم خود اضافه کنید تا با تولید محتوای جذاب، راحتتر از همیشه مخاطبان هدف خود را جذب کنید و به رتبههای برتر گوگل برسید.
تحلیل اثربخشی محتوای جدید
برای مشخص کردن اینکه چگونه مخاطبان شما محتوای شما را درک خواهند کرد، ما در نهایت باید بر روی پیشبینیهایی که کردیم، تحلیل را شروع کنیم؛ زیرا پیشبینیها در اصل فرضیه ما خواهد بود. برای این کار، اتکا به دادههای تاریخی مانند مطالعات موردی و بینش رقیب و یافتههای تست کیفی را توصیه میکند، که شما میتوانید بر روی عدهای از مخاطبان هدف خود به عنوان نمونه انجام دهید.
- کیس استادی (Case Study)
توصیه میشود سابقه کیس استادی داخلی خود را ذخیره کنید و رفتار آنها را در سایر مقالات خود هم درنظر بگیرید تا بتوانید اطلاعات خوبی را از نحوه رفتار و عملکرد کاربر به دست آورید. او افزود: «همه این اطلاعات به شما کمک خواهد کرد تا ایده بهتری از نحوه اجرای محتوای پیشنهادی خود داشته باشید» KPIهای بالقوه که ما به دنبال آن خواهیم بود شامل درآمد، ترافیک و معیارهای قابل مشاهده مانند Impression، رتبهبندیها و معیارهای تعامل کاربر است».
- تحقیق در مورد رقبا
رتبهبندیها، ترافیک تخمین زدهشده (که ممکن است با رتبهبندیها ارتباط داشته باشند) و حجم جستجو بیشترین معیارها برای پیشبینی هستند. ابزارهایی مانند Semrush، Ahrefs، BrightEdge، Conductor، awr و Similarweb هم میتوانند به شما دیدگاهی درباره نحوه عملکرد رقبای خود ارائه دهند. این اتفاق میتواند واقعا مفید باشد اگر شما بخواهید یک اقدام خاص انجام دهید که شبیه رفتار رقبا نباشد.
- مدل آزمایشی
مدل آزمایشی، زمانی است که گروه کوچکی از مخاطبان هدف خود را انتخاب میکنید و از آنها درخواست میکنید به یک قطعه از محتوای شما واکنش نشان دهند. شما میتوانید با اعضای گروه برای شنیدن دیدگاههایی که دارند، مصاحبه کنید یا از آنها نظرسنجی تهیه کنید. آنچه که شما به دنبالش هستید و بهتر است از مخاطبان خود بپرسید، این است: آیا مردم نظرات قوی در مورد این مسائل دارند؟ آیا آنها نسبت به یک قطعه از محتوا علاقه زیادی دارند؟ با مطالعه این قطعه از محتوا چه کاری را سادهتر میتوانند انجام دهند؟ آیا به خوبی در دسترس مردم است؟ این ها میتوانند برای ارائه بازخورد اولیه و پالایش آنچه که در واقع با این قطعه جدید از محتوا انجام میدهید، مناسب باشند.
- واکنشهای بیولوژیکی
اگر محتوای شما با موضوعات دشوار سر و کار دارد، مشاهده واکنشهای بیولوژیکی افراد مثل، حرکت سریع چشم و عرق هم میتواند برای تست استراتژی محتوای شما مفید باشد. ابزارهایی مانند EyeQuant هم میتوانند به شما کمک کنند تا چگونگی واکنش کاربران به محتوای خود را مستندسازی کنید.
- پیشبینی
تخمین ترافیک تخمین زدهشده = جستجوی درجه x (رتبه پیشبینی شده)- درجه کنونی (CTR)
این فرمول میتواند واقعا مفید باشد اگر شما بخواهید پتانسیل برای رتبهبندی کلمات کلیدی خاص یا مجموعه کلمات کلیدی را نشان دهید، یا اگر به گروه بزرگی از کلمات کلیدی نگاه میکنید، میتوانید بگویید که اگر ما با یک رتبهبندی روی تمام این کلمات کلیدی افزایش پیدا کنیم، ارزش افزوده ما چه خواهد بود.
تعیین مقدار جستجو برای بهروزرسانی محتوا
بهروزرسانی محتواهای نوشته شده موضوع مهمی است که در برنامه ارزیابی استراتژی محتوا باید بخشی را به آن اختصاص دهید و با بهبود آنها به افزایش ترافیک ورودی و رتبه در نتایج گوگل کمک کنید. برای اینکه بتوانید پیشبینی بهتری نسبت به آینده داشته باشید و استراتژی خود را کامل کنید، نیاز است که از دادهها استفاده کنید. دادهها به شما نشان خواهند داد که در چه وضعیتی هستید و میتوانید نقاط ضعف و قوت خود را تا حدودی از آن به دست آورید و برای بهبود مطلب و به صورت کلی استراتژی خود برنامهریزی کنید.
دقت داشته باشید که بهروزرسانی محتوا باید انجام گیرد و نباید دوباره مطلبی را با همان عنوان و به بهانه بهروزرسانی قبلی منتشر کنید. داشتن دو محتوا با یک موضوع در سایت میتواند نکته منفی برای گوگل باشد و در رتبهبندی شما تاثیر بگذارد. در ارزیابی استراتژی خود حتما به این موضوع هم توجه کنید و اگر از قبل چنین چیزی وجود داشت، به اصلاح آن بپردازید.
اگر احساس میکنید که ممکن است رباتهای موتورهای جستجو هر دوصفحه را پیدا کنند و آنها را باهم اشتباه بگیرند، بهتر است از ریدایرکت 301 استفاده کنید تا هر دو محتوا به نشانی اصلی منتقل شوند و گوگل تنها یک صفحه را با آن موضوع بشناسد.
از نظر آنالیز، معیارهای تعامل کاربر میتواند به شما بگوید که آیا کاربران اقداماتی را که میخواهید به طور موثر انجام میدهند؟ ابزارهایی مانند Google Analytics میتوانند نشان دهند که کاربر جدید شما چه تجربهای را ثبت کرده است. میزان بانس ریت (Bounce Rate)، مقدار ماندن در صفحه و فاکتورهای از این دست میتوانند نشان دهند که کاربر تا چه میزان تعامل برقرار کرده است و با انجام چه کاری میتوان در دفعات بعدی این میزان را افزایش داد.
راهاندازی و یادگیری
این رویکرد به همان مقدار که به نظر میرسد ساده است. فقط کافیست تغییرات پیشنهادی خود را آغاز کرده و ببینید چه اتفاقی میافتد. این موضوع مهم است که بدانید بعد از راهاندازی است که میتوانید بسیاری از مسائل را یاد بگیرید.
هر زمانی که شروع به تغییر میکنید، معیارهای مختلفی را اندازه بگیرد و آنها را ثبت کنید. برخی از اهداف اصلی قرار است معیارهای تعامل کاربر باشند. مثلا اینکه چگونه کاربران در سایت شما عمل میکنند؟ آیا آنها کارهایی را انجام میدهند که شما میخواهید؟ (مانند کلیک کردن دکمهها، تکمیل فرمها)، آیا آنها زمان قابل توجهی را در سایت هستند؟
نگاهی به KPIهای خود بیاندازید و ارزیابی کنید که تا چه میزان از چیزی که در نظر گرفته بودید، فاصله دارید. تمامی فاکتورهای مورد نیاز مثل میزان ترافیک سایت، Sessionها، Reachها و سایر معیارها را اندازه بگیرید و برای استراتژی بعدی خود طوری برنامهریزی کنید که بتوانید به حد مطلوب خود برسید.
بهترین تمرینها برای آزمون و خطای استراتژی
اولین کاری که میتوانید انجام دهید، این است که به صورت دقیق ارزیابیهای خود را ثبت کنید. بهروزرسانی های مهم، خوب و بد، کاملا حیاتی هستند. این چیزی است که به ما اجازه میدهد تا از کنار نتایج با بیتفاوتی رد شویم یا در گامهای بعدی کمی ریسک کنیم.
همچنین مهم است که مطالب به روزرسانی سایت و یا هر چیز دیگری که در سایت روی میدهد را ثبت کنید چون ممکن است بر عملکرد تاثیر بگذارد. اخبار کسبوکار و فصلی همچنین عواملی هستند که میتوان به آنها توجه کرد. حتما محتواهای خود را طبق آخرین اخباری که از گوگل منتشر میشود بهروز کنید؛ چون در رتبهبندی شما تاثیر خواهد گذاشت.
سخن پایانی
استراتژی محتوا حتما نیاز به بازبینی و ارزیابی دارد و هیچگاه نمیتوان گفت که استراتژی چیده شده کامل است و میتواند پاسخگوی تمامی نیازهای کسبوکار باشد. بنابراین حتما ارزیابی استراتژی را جدی بگیرید و برای آن وقت بگذارید، خصوصا هنگامی که قرار است محتواهای داخل سایت خود را بهروزرسانی کنید.
با ارزیابی مداوم استراتژی محتوا میتوانید به بهبود آن و در نتیجه بهبود نتایجی که به دست خواهد آمد، امیدوار باشید. امیدواریم که از این مطلب استفاده کرده باشید. نتایجی که تا به حال از ارزیابی محتوا کسب کردید چه مواردی بوده است؟ حتما در مورد تجربیات خود در این زمینه برای ما کامنت بگذارید و اگر سوال یا ابهامی دارید، منتظر شنیدن آنها در قسمت نظرات هستیم.
منبع:
https://searchengineland.com/how-to-test-your-content-site-strategy-for-continued-improvement-374471