این روزها ممکن است نام پلتفرم را زیاد شنیده باشید. در تصور عام هر کسبوکاری که در فضای اینترنت فعالیت میکند و محصولی را به فروش میرساند، یک پلتفرم است. اما تعریف درست و واقعی پلتفرم چیست؟ به چه کسبوکاری میتوان پلتفرم گفت؟
در ادامه این مدل کسبوکار را بیشتر برای شما توضیح میدهیم و وظایف این دسته از کسبوکارها را هم با یکدیگر مرور میکنیم.
پلتفرم دقیقا به چه معناست؟
شاید با شنیدن اصطلاح پلتفرم، نام بیزینسهای گوناگونی در ذهن شما نقش ببندد. اینستاگرام، آمازون، گوگل و اوبر نمونههایی جهانی از پلتفرم هستند و کسبوکارهایی مثل تریبون، دیجیکالا، دیوار و غیره هم در داخل کشور به همین عنوان شناخته میشوند. حال سوالی که پیش میآید این است که چه ویژگیهایی سبب شده تا این نمونهها بهعنوان پلتفرم شناخته شوند؟
پلتفرم در لغت به معنای سکو است؛ طی قرون گذشته هرگاه شخصی روی سکویی میایستاده، آن را پلتفرم مینامیدند. در تعریف اصطلاح پلتفرم، میتوان گفت کسبوکاری است که از طریق ایجاد تعامل ارزشآفرینی میکنند و بستری را برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بیرونی ایجاد میکند.
بخش مهمی از نقش پلتفرم، ایجاد زیرساخت برای شکلگیری تعامل و تعیین چارچوب و قواعد برای مدیریت این تعامل است. پس پلتفرمها محصولی تولید و عرضه نمیکنند و به جای آن فضایی برای عرضه و تقاضا ایجاد میکنند.
چه کسبوکارهایی پلتفرم نیستند؟
کسبوکاری که مواد اولیه را تامین میکند و آن را به فروش میرساند یا خود تولیدکننده محصول یا ارائهدهنده خدمتی است که به دست مشتریان میرسد، در دسته پلتفرمها قرار نمیگیرد. این بیزنسها مستقیما با مشتریان در ارتباط هستند و آنها هم میتوانند نظرات و انتقادات خود را نسبت به کسبوکار اعلام کنند. این مدل در مقابل پلتفرم قرار دارد و آن را پایپلاین یا خطی مینامند. به عنوان مثال بانیمد یک فروشگاه اینترنتی است و در دسته پلتفرمها قرار نمیگیرد.
چگونه میتوان پلتفرمها را تشخیص داد؟
ممکن است در برخی از مواقع، قادر به تشخیص پلتفرم نباشید. هر زمان که در چنین شرایطی قرار گرفتید، میتوانید با پرسیدن دو سوال زیر مدل کسبوکار را تشخیص دهید:
- آیا در محصولات و خدماتی که عرضه میکند، تخصص و فعال است؟
- اگر شما اولین شخصی باشید که با کسبوکار آشنا میشوید، آیا چیزی برای ارائه به شما دارند؟
بهعنوان مثال آیا موسس فیسبوک و اینستاگرام، حرفهایترین پستهای این شبکهها را تولید میکند؟
یا اولین شخصی که وارد دیوار میشود آیا محتوای قابل نمایشی برای او وجود دارد؟
اگر پاسخ شما به دو سوال گفتهشده منفی باشد، با یک پلتفرم سروکار دارید. البته گاهی ممکن است جواب مشخصی برای این سوالات نداشته باشید یا به یکی از سوالات پاسخ مثبت دهید و به دیگری پاسخ منفی. در این حالت کسبوکار در حالت میانه این دو مدل قرار دارد و نمیتوان به صورت دقیق گفت که در کدام دسته است. در واقع این مدل مثل دو سر یک طیف هستند که کسبوکارها میتوانند در هرجایی از آن قرار بگیرند.
مکانیزم کسبوکارهای پلتفرمی چیست؟
نقطه عطف کسبوکارهای پلتفرمی در تطابق عرضه و تقاضاست. پلتفرمی قدرتمند است که بتواند عرضهکننده را بهتر به تقاضاکننده متصل کند و برای هر درخواستی، عرضهکننده بهتری را پیدا شود. به این فرآیند اصطلاحا Matching میگویند. برای درک بهتر این موضوع مثالی را مرور میکنیم:
در پلتفرم اینستاگرام، افرادی هستند که تولید محتوا میکنند و در طرف دیگر کاربرانی قرار دارند که از این محتواها استفاده میکنند. اینستاگرام، همواره در تلاش است تا به کاربران یا مصرفکنندگان محتوا، مطالب مرتبط و دلخواهشان را نشان دهد تا از حضور در این شبکه اجتماعی لذت ببرند؛ در طرف دیگر نیز سعی میکند با نمایش پستهای تولیدکنندگان محتوا در فضایی مثل اکسپلور یا هشتگها، امکان بیشتر دیدهشدن و افزایش نرخ بازدید را برای این دسته فراهم کند.
در پلتفرم تریبون نیز چنین ویژگی به وضوح دیده میشود؛ تعدادی از کاربران برای تبلیغ کسبوکار خود و عده دیگری برای کسب درآمد از تریبون استفاده میکنند. برای تبلیغکننده مطلوب این است که بتواند در مرتبطترین رسانه با بیشترین بازدهی تبلیغ خود را منتشر کند در همین راستا سیستم ریکامندیشن تریبون با توجه به خریدهای قبلی و خرید مشتریان مشابه، مرتبطترین رسانهها را به تبلیغکننده پیشنهاد میدهد؛ در طرف دیگر هم رسانهها علاقه دارند که سایت خود را با بهترین قیمت و کیفیت به مشتریان عرضه کنند و این سیستم به آنها برای رسیدن به چنین هدفی کمک میکند.
پلتفرم چه وظیفهای دارد؟
گاها افراد تصور میکنند که پلتفرم قدرت تصمیمگیری دارد و میتواند برای کاربران تعیین تکلیف کند؛ اما این مورد در حیطه وظایف پلتفرم تعریف نمیشود. پلتفرم در واقع باید قوانینی ایجاد کند که علاوه بر محدود نکردن کاربران و آزادی عمل آنها، از بروز مشکلات و معضلات هم جلوگیری کند.
به عبارتی دیگر پلتفرم باید دستورالعملی تنظیم کند که در طی آن افراد سعی کنند کاربر بهتری باشند و خودبهخود کاربران بد یا متخلف کنار گذاشته شوند یا رویه خود را تغییر دهند. بهعنوان مثال با سیستم نظردهی و ثبت دیدگاه جدید تریبون، امکان رتبهبندی رسانهها از نگاه تبلیغکنندگان وجود خواهد داشت و رسانهها تلاش میکنند که خدمات بهتری را ارائه دهند تا از تبلیغکنندگان امتیاز بالاتری دریافت کنند و در نتیجه فروش بیشتری داشته باشند.
یا به عنوان مثال گاهی اوقات پیشآمده که لینکهای داخل رپورتاژ آگهی از حالت فالو به نوفالو تبدیل شدهاند یا بعد از مدتی بدون اطلاعرسانی به تبلیغکنندگان حذف شدهاند. در این زمینه تریبون سعی میکند با فرهنگسازی و ایجاد آگاهی و همچنین استفاده از سیستم ثبت دیدگاه و امتیاز از وقوع این اتفاقات جلوگیری کند؛ اما در نهایت این رسانه است که تصمیم نهایی را میگیرد و پلتفرمی مثل تریبون دخل و تصرفی در این موارد ندارد.
در مبحث قیمتگذاری هم میتوان اشاره کرد که رسانهها، قیمتهای خود را با توجه به استراتژی و سیاستی که دارند تعیین میکنند و به معرض نمایش میگذارند تا تبلیغکنندگان برای خرید آن اقدام کنند. پلتفرم تریبون در این زمینه نمیتواند دخل و تصرفی در قیمتگذاری رسانهها داشته باشد و تنها میتواند با مشاوره و راهنمایی آنها برای قیمتگذاری بهتر کمکشان کند تا در نهایت مشتریان بیشتری داشته باشند.
نگاهی کوتاه بر سازوکار پلتفرم تریبون
تریبون شرایطی را فراهم کرده که هر تبلیغکنندهای بتواند براساس نیاز خود، رسانههای مدنظرش را در پنل انتخاب کند و تاریخ انتشار رپورتاژ خود را برگزیند. سپس بعد از تولید محتوا و بارگذاری مطلب خود در پنل، رپورتاژ مستقیما به دست رسانه میرسد تا برای تطابق از لحاظ قوانین بررسی شود و در انتها انتشار یابد.
البته لازم بهذکر است که رسانه ممکن است با توجه به سیاستگذاریهای سایت خود، محتوا را رد کند. در این بین تریبون از ابتدا تا انتهای انتشار یک رپورتاژ، از این مراحل پشتیبانی میکند و با بهینه کردن این فرآیند، به کاهش هزینههای دو طرف کمک میکند. پس میتوان به سادگی نتیجه گرفت که تریبون پلتفرم انتشار رپورتاژ آگهی است و آژانس، واسط یا فروشگاه اینترنتی نیست.